معاون محترم آموزش و پژوهش موسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی
این مصاحبه توسط مدیریت ارتباطات و اطلاع رسانی موسسه در روز چهارشنبه پانزدهم بهمن ماه سال ۱۳۹۹ جهت ثبت و ضبط اهداف، اقدامات، چشم انداز، مأموریت و برنامه های معاونت پژوهش انجام گردید.
مصاحبه کننده: آقای دکتر اگر مقدور هست اشارهای هم بفرمایید که طرح نجمی که میفرمایید نظام جامع موضوعات، به کجا رسیده و انشاءاللّه کی وعدۀ تکمیل حتی ابتدای و در اختیار گذاشتن آن برای مراکزی که با شما به صورت شبکهای در ارتباط هستند و پژوهشگران و محققینی که میخواهند در این زمینه قلم بزنند و مطالبی را به رشته تحریر در بیاورند کی آماده میشود و الآن یک مقدار تمرکز ما بیشتر روی چشماندازها و اهداف آتی معطوف شد. بالتبع اقداماتی را در این چند ساله مجموعه معاونت پژوهش و آموزش هم انجام داده، که اگر اشاراتی هم به این موضوعات بشود ممنون میشوم.
آقای دکتر اسحاقی: در مورد نجم یا نظام جامع موضوعات سه مرحله را این باید طی بکند. گام اول را ما برداشتهایم. گام اول این بود که بتوانیم یک نظاموارۀ موضوعی استخراج بکنیم که تمام مسائل و موضوعات، اولویتها و نیازها را بتوانیم در آن شکل بدهیم. یعنی مجموعه آثار و اندیشههای رهبری معظم انقلاب، مجموعه بیانات ایشان در طول این سالها خوانده شد، سازماندهی شد رسیدیم به یک مجموعهای از عناوین که محورهای کلان شروع میشود، بعد مقولات اصلی تا میرسد به ریز موضوعات که در حقیقت در یک هرم اگر بخواهیم این را تصور بکنیم در رأس هرم همان موضوعات اصلی است که پنج تا شش موضوع اصلی هست تا میآید در قاعدۀ هرم که موضوعات خرد هست که هر کدام از آنها دیگر یک موضوعی است که ممکن است یک تحقیقی بخواهد، یک پرونده علمی مثلاً بر آنها باز بشود. مثلاً وقتی ما میگوییم محور اصلی میشود محور فرهنگی مثلاً. در محور فرهنگی مقولات متعددی شما دارید و همین جور که پایین میآیید ممکن است برسید مثلاً به ورزش مثلاً، بعد در ورزش برسید به ورزش زنان، به اوقات فراغت مثلاً میرسید، به گردشگری میرسید. مثال میخواهم بزنم. بعضی از اینها بر اساس اینکه خیلی خرد هست میآید در قاعده هرم و آنهایی که یک مقدار کلانتر هست میرود بالاتر. این نظام معنایی خیلی لازم بود که انجام بشود. این انجام شد با رفت و برگشتهایی که در بین کارشناسان و بخشهای مختلف صورت گرفت. بعد از آن گام دومش این بود که ما ببینیم در این زمینه چه کارهایی انجام شده است. پژوهش انجام شده است یا نشده است، کتاب بیاناتی، همایشی آِیا بوده، نشستهایی علمی بوده، پایاننامهای، مقالهای، آِیا اثر هنری تولید شده است یا نشده، فیلمی ساخته شده، مستندی تمام جنسهای کاری که میشود داشت. آیا ما پژوهشکدهای در این زمینه داریم، نداریم، پژوهشگران قابلی داریم یا نداریم، دورۀ آموزشی هست یا نیست، دقت میفرمایید. گام دوم این بود که وضع موجود را ما بشناسیم. تلاش کردیم در وضع موجود هم به یک تصویری رسیدیم. الآن ما در حقیقت یک جورچین و یک پازل و یک نقشه کلانی داریم که بعضی از این خانهها خیلی پر، خیلی نورانی و به قول معروف مشخص هست که ما در یک زمینهای نشان میدهد که خیلی به خاطر نیاز بوده، اولویت بوده، در سالهای متعدد و متمادی کار مؤسسه این کارها انجام گرفته است و بعضی از خانهها خالی هست. این خانهها که خالی است یا ممکن است دوباره باید بازخوانی مجدد بشود آن برنامههای پیش روی ما را به ما چی کار میکند نشان میدهد، کجاها ما نیاز داریم، کجاها ضرورت هست که اینها به ایشان پرداخته بشود و این به ما در برنامۀ تحوی که چشماندازی که برای خودمان ترسیم کردیم در سهتا برنامه کوتاهمدت، میانمدت و حالا تقریباً درازمدت. مثلاً میانمدتمان را ما بنا گذاشتیم تا 1400 مثلاً باشد، و درازمدتمان را گذاشتیم تا 1404 باشد. برای خودمان این پیشبینی را کردیم و برای بخشهای مختلف مؤسسه که بتوانیم با برنامه جلو برویم، یعنی نیازها، ضرورتها معلوم بشود، کمبودها معلوم بشود، اولویتها، شناخت مسائل پیرامونی، موضوعات عینی جامعه که به ما دیکته میکند حتماً به آنها توجه بکنیم، بعد از آن به سمت فعالیتهایی که در بیرون از مجموعه مؤسسه صورت گرفت. همان نهادها، دانشگاهها که در آن مجموعه نجم شناخته شده که ما چه پژوهشگاههایی داریم، چه نهادهایی را داریم، برویم سراغ آنها و ببینیم آنها چه فعالیتهایی انجام دادهاند. که با مکاتبه و رفت و برگشتها بعضی از اینها استخراج شده، ولی هنوز این فرایند خیلی طولانی است و باید این ادامه پیدا بکند. مثلاً شناسایی پایاننامهها و رسالههای تحصیلات تکمیلی که در حوزۀ اندیشه آقا نوشته شده است. خب اینها خیلی لازم و ضروری است، خیلی هم نوشته شده است ولی بسیاری از اینها در دسترس مؤسسه نیست و این گامهایی که ما برداشتیم، توانستیم یک مجموعهای از اینها را شناسایی بکنیم بیاوریم ولی هنوز ادامه دارد. تازه این وضع موجود است، وضع مطلوب این هست که سهم عمدۀ این تحقیقات و پایاننامهها، رسالهها همچنان که عرض کردم باید ذیل این اندیشههای ضروری که هست این کار انجام بدهد. مؤسسه و معاونت در برنامۀ توسعه و چشمانداز تحولی که دارد این است که بتواند این موضوعات را در یک نظام معنایی و رفتاری بتواند به اشتراک بگذارد با نهادهای مختلف و خدمات پژوهشی لازم را بدهد به کسانی که ذیل این موضوعات میخواهند کار بکنند. یعنی ما باید در چشمانداز خودمان به یک مکانی از نظر فیزیکی و از نظر معنایی به جایی باید برسیم که اولاً میل به پژوهش در این زمینهها به وجود بیاید، اولویتها از طریق نهادهای مرسوم خودش ابلاغ بشود، در دسترس قرار بگیرد، آن وقت ما بتوانیم با ارتباطی که با اساتید و دانشجویان پیدا میکنیم و زمینهای که برای حمایتهای معنوی، حمایتهای علمی به آنها میتوانیم بدهیم یک سهم مشخصی را درصدی از این پایاننامهها، مقالات مجلات علمی پژوهشی، همایشهایی که در دانشگاهها در سطح ملی و بینالمللی انجام میشود و بقیه فعالیتهایی که جنس آموزشی دارد و همچنین طراحی دورههای آموزشی. آموزش رسمی، ما چند تا رشته داریم که، رشته دارم عرض میکنم که در حوزه اندیشهها و آثار رهبری معظم انقلاب الآن شکل گرفته و دارد فعالیت میکند. اگر رشته نه، چند تا گرایش در آن رشته داریم، اگر گرایش نه سطح پایینتر آن آیا درسی تحت این عنوان مثلاً در رشته جامعهشناسی ما داریم، اقتصاد داریم، عرض کردم تمام منظومه فکری آقا در حوزههای گوناگون دانشگاهی فقط هم علوم انسانی نیست جناب آقای لاهوتی بلکه در علوم پایه و علوم دقیقه هم این امکانپذیر هست. چون بیانات آقا وقتی در حوزۀ علم وارد میشودند رهبر معظم انقلاب میفرمایند علم و فناوری و نوآوری. به علوم پایه باید پرداخته بشود. علوم پایه ضعف جدی دارد کشور، رهبر معظم انقلاب هشدار میدهند. خب در این زمینه، یک بخشی از دانشمندان و توان پژوهشی ما به خدمت گرفته میشود. آنجاها باید به آن توجه بشود هر چیزی متناسب با خودش هست. میخواهم بگویم که نهادهای علمی ما حالا علاوه بر علوم انسانی هم مورد توجه هست که ما به این سمت در حوزۀ آموزش داریم میرویم. علاوه بر اینکه خودمان طراحی دورههایی را کردیم که دورههای رسمی دانشگاهی نیست، همین الآن دورههایی در حال انجام هست، ممکن است در فصل دیگری به آن بپردازیم به سمت طراحی دورهها در همان سطوح رشته، گرایش، درس و یا عناوین در یک درس هستیم که الآن در بعضی از رشتهها این اتفاق دارد میافتد ولی لازم هست که بیشتر از این تلاش بشود؛ بنابراین چشمانداز تحولی ما این هست که ما تا 1402، 1404 بتوانیم این نظام جامع موضوعات معارف انقلاب را ظرفیتهای داخل و بیرون را بتوانیم انشاءاللّه فعال بکنیم و همکاریهای پژوهشی، و همکاریهای آموزشی یک اصل هست و اتخاذ تدابیری که ما بتوانیم در یک بستر طبیعی همکاریهای نهادهای علمی را بتوانیم به خدمت بگیریم امر ضروری است. مثلاً ما در برگزاری نشستهای علمی که خودمان انجام میدهیم، بعضی از موضوعات را مؤسسه انجام میدهد، سال گذشته ما نزدیک به 28 نشست علمی با حضور اساتید، پژوهشگران، داشتیم در طول سال و امسال هم پژوهشی در این بخش در حال انجام است. ولی هدف این است که بخش عمدهای از این نشستها باید در دانشگاهها، توسط دانشگاهها با همکاری مؤسسه انجام بشود. یا همایشها خب میدانید که برگزاری همایشها یک فرایندی دارد، هزینههایی دارد، نیروی انسانی باید بیاید، یک فرایند طولانی دارد، دقت میفرمایید ولی با همان سیاستی که داریم که بیست درصد کارها را، ما هشتاد درصد از مجموعه بیرون هستهای کوچک نامفهوم بهرهگیری از نهادهای بیرونی ما الآن چندین همایش را تعریف کردیم، در حال انجام است. در سال گذشته همایش نظریۀ انتظار با همکاری نهادهای پژوهشی مختلف با محوریت دفتر تبلیغات اسلامی، با همکاری مؤسسه انجام شد. در سال جاری ما برنامهریزی برای برگزاری همایشی را در حوزۀ تربیت انقلابی در گام دوم ذیل اندیشههای تربیتی رهبری معظم انقلاب با محوریت دانشگاه فرهنگیان، تعریف شده در حال انجام است. یا اندیشههای قرآنی رهبر معظم انقلاب با همکاری دانشگاه المصطفی و جامةالمصطفی، دانشگاه آزاد و نهادهای علمی در حال انجام است. و چندین موضوع دیگر که همۀ اینها در یک نقاطی است که باید به نتیجه برسد. بنابراین در یک جمعبندی بخواهم عرض بکنم. چشمانداز تحولی ما ناظر بر این است که مؤسسه بتواند یک هسته کوچک توانایی را به وجود بیاورد بتواند از ظرفیت موجود در کشور، نهادهایی که وجود دارد استفاده بکند. و همچنین برگزاری بعضی از این رویدادهای علمی در سطح منطقه و جهانی هم امکانپذیر است که ما در سال جاری یک نشست در حوزۀ نظریۀ تربیتی رهبر معظم انقلاب با دانشگاههای کشورهای اسلامی مثل لبان و سوریه به صورت وبیناری برگزار شد و این ظرفیت الآن هست که ما فراتر از این یک نشست بتوانیم داشته باشیم. این مجموعهای از رویکردهایی است که در مؤسسه و بخش معاونت آموزش وجود دارد. بنابراین رویکردها این هست که ما یک هسته کوچک توانا و دانا و مقتدری را بتوانیم فراهم بکنیم، این بدون هیچ گونه ملاحظهای ما به این نهاد پژوهشی و آموزشی که بتوانیم کارهای بزرگ و ظرفیت موجود در کشور را به خدمت بگیرد نیاز داریم و به همین خاطر هم که در مؤسسه این به خوبی شناخته شده است و ساختار موجود اصلاح شده، برنامهها تقریباً میشود گفت که مورد پذیرش قرار گرفته و چشماندازهایی که ارائه شده و انشاءاللّه ما بتوانیم در طول این گامهایی که میخواهیم برداریم آن مراحلی که برای نظام جامع موضوعات که در سؤال شما هم بوده است بتوانیم اینها را به خوبی استقرار بدهیم. گرچه این مسیر، مسیر خیلی طولانی است. براینکه شما یک نهاد پژوهشی شکل بدهید، یک برنامه پژوهشی مستقر بشود اینها به صورت دفعی نیست به قول معروف پروژه نیست که یک جا شروع بشود، تمام بشود. پروسه است، یعنی یک روند باید طی بشود، روند پلکانی و تدریجی است. به صورت آسانسوری نیست یک مرتبه، مثلاً شما میخواهید که پایاننامههای دانشگاهی را به خدمت بگیرید. خب تجربههایی در کشور وجود دارد، یک فراخوانی میزنند یک بار میرود روی تابلوی دانشگاهها، دو نفر میآیند بعد دیگر این استمرار پیدا نمیکند. دقت میفرمایید. آن استمرار و تداوم یک امر پژوهشی و یک امر علمی و آموزشی از اهمیت زیادی برخوردار است تا نهادینه بشود. اگر نهادینه نشود این فعالیتها بیشتر سطحی است اثر خودش را نمیگذارد چرا؟ انسان در چهار مرحله هست که میتواند آن رفتار مطلوب را شما از آن شاهد باشید. مرحله اول، مرحله شناخت هست، باید شناخت خوبی در آن موضوع ایجاد بشود، در مرحله شناخت که مرحله تفکر، تعقل است موجود انسانی نیست دیگر، این پژوهشها و آموزشها برای همین است که در این حیطه شناختی او اطلاعات لازم را به او بدهد، شناخت لازم را برای او چی کار بکند؟ به وجود بیاورد همان گام اول علم است. اگر این را شما به خوبی بتوانید شکل بدهید خب گام اول این هست که شما شناختهای نادرست را چی کار بکنید؟ اصلاح بکنید. چون بسیاری از واردات ذهن انسان نادرست ممکن است باشد. اینجا است که آن مأموریت اساسی مؤسسه که حفظ و نشر هست و جنبۀ صیانتی دارد خودش را نشان میدهد، مهمترین جنبۀ حفظ نشر این است که به خوبی شناخته بشود و این شناخت هم به خوبی منتقل بشود که آن بحث ترویج و تبیین است. اگر این صورت گرفت آن وقت رویکردها و نگرشها اصلاح میشود در موضوعات مختلف. مثلاً شما اگر بخواهید در حوزۀ اقتصاد مقاومتی این ایده مرکزی را که در مجموعۀ اندیشه رهبری معظم انقلاب، بحث اقتصاد و عدالت اجتماعی و رفاه و پیشرفت در حقیقت یک جایگاه رفیعی دارد دیگر دهۀ پیشرفت و عدالت نامگذاری میشود بعد نامگذاری سالها همه موضوعات اقتصاد سال خیلی مهم هست، شما چی کار باید بکنید که این موضوع به خوبی در جامعه، جامعه هدف شما یک بخشیاش نخبگان و مدیران و ... اولین گام همین جا است که شناخت آنها را ایجاد بکنیم، که اصلاً این چیست، چیستی آنها است، چرایی آن هست همه اینها را که بگویید تازه نگرشش به موضوع تغییر لازم را بکند، اگر آن خانه اول را خوب پر کردید خانه دوم چی میشود؟ نگرش، رویکرد چی بشود؟ مثلاً یک اصلاحی بشود. ممکن است شما شناخت کامل هم بدهید، طرف میگوید بله میدانم، میدانم اما کافی میداند بعد برای شما میگوید همه را تا آخرش هم میگوید ولی نگرانش آن اصلاح نشده است، نگرش آن ایدۀ فراتر از حیطه شناختی است. دقت میفرمایید، حیطه عقلانیت است باید آن هم کار بکند بتواند سبک و سنگین بکند، محاسبه بکند، عقل حسابگر دوراندیش بگوید بله مثل اینکه این چیزی که شما میگویید مثلاً کو؟ مثلاً وقتی شما میگویید آقا دشمنشناسی مهم هست، ما دشمن داریم دقت میکنید؟ دشمن پنداری نیست، دشمن وجود دارد، دشمنی هم دارد میکند خب ممکن است برای بعضی این مسأله چیز باشد سخت باشد. خب شما باید اطلاعات بدهید آقا این همه دشمنی، عرض و طول، ثانیه، زمانش از واقعیتها است. کلی باید این اطلاعات داده بشود به شیوههای مختلف اعتماد جلب بشود تا نگرشش نسبت به این موضوع عوض بشود. در گام بعدی حالا اصلاح شناخت، اصلاح نگرش و رویکرد تازه آن حیطه روانی شخص که گرایش است به وجود بیاید، که میل پیدا بکند به آن سمتی که شما دارید میگویید. مثلاً اگر شما میگویید اصلاح الگوی مصرف، که در بیانات رهبری معظم انقلاب هم هست، که ما یکی از کشورها و یا مردم پرمصرف هستیم خب این یکی از آموزههای مهم قرآنی هست، روایی هست، در بیانات رهبر معظم انقلاب، سیاستهای کلی، اینها همه هست خب چه اتفاقی باید بیفتد، چه پژوهشی باید انجام بشود، چه پایاننامههایی دقت میفرمایید، من میخواهم عینی موضوعات مختلف در حوزههای فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، امنیتی، دفاعی همه اینها هست این مرحله گرایش هست، میل هست، ممکن است دوتا خانه اول طرف میل پیدا نمیکند، گرایش پیدا نمیکند به آن سمت، گرایش که پیدا شد آن وقت مرحله چهارم که رفتار مطلوب حالا به هر سهمی شروع هم بشود به همان اندازه میگویند آقا یک لامپ اضافی را خاموش بکنید میگویند خیلی خوب هست، دقت بفرمایید شما در خانه گرم و نرم نشستید، همه چراغها هم روشن است، هی تلویزیون اعلام میکند آقا یک جای دیگر گاز نیست، یک جای دیگر برق ندارند، بیمارستان برق ندارد، جاده برق ندارد، کارگاه برق ندارد، آقا پا بشو خاموش کن این هم لم داده است نشسته کاری هم نمیکند. بعد میآیند برای آن چی کار میکنند؟ نشان میدهند آقا همین لامپی شما اگر دوتا هست یکیاش بکنید چه تأثیری دارد این کار، مطالعهای شده که این چراغهایی که مال در حقیقت دستگاههای مختلف دارند روشن وقتی به برق وصل هست یک چراغی روشن هست خیلی هم مثلاً کم مصرف است. حساب کردند که کل اینها را اگر جمع بکنند میزان الکتریسیته و برقی که این دارد مصرف میکند اگر ذخیره بکند یک شهر بزرگی مثل لندن را میتواند برقش را پوشش بدهد. خب این خیلی است دیگر. طرف حالا این را بداند بعد نگرشش اصلاح، تا دیروز میگفت نخیر آقا این چه حرفی است من یک لامپ مگر با یک لامپ مثلاً کارخانه چیز میشود، مگر با یک گل بهار میشود مثلاً طرف همان مثالهایی که هست یعنی آن انباشته از وقتی که اصلاح نگرش بشود آن وقت میل پیدا میکند بلند بشود بین این و چراغ یک متر فاصله هست دیگر بزن و خاموش بکن آن رفتار مطلوب هست. بعد این تداوم پیدا میکند جزو رفتار ذهنی و فکری و عملیاش باشد. به محض اینکه میبیند چراغ اضافه روشن است، اسراف نکند حالا تا شما برسید به آن سبک زندگی اسلامی ایرانی، وقتی گفته میشود ایمان و عمل صالح، آن چیزی که ما در رابطه با روابط انسانی، دیگرخواهی که داریم، ایثار داریم، همه اینها جزو معارف انقلاب اسلامی است، همه اینها جزو موارد وحیانی است، در قرآن و سنت و اندیشههای رهبر معظم انقلاب هست. مجموعه این کارها است که حسب نیاز و ضرورت باید این کار را بکند. یا مثلاً در حوزۀ جمعیت، که رهبری معظم، هم سیاستهای کلی داریم، هم تأکیدات نامفهوم خب چه کاری، همینها باید انجام بشود. این سیر باید انجام بشود. این است که وظیفۀ مؤسسه در شناساندن و ترویج و تبلیغ و تبیین و رساندن و بلاغ مبین در حقیقت خیلی مهم است. ممکن است بیایند بعضیها بگویند آقا این همه پژوهشگاهها هست شما چرا پژوهش کنید؟ این همه مجله هست، شما چه مجلهای، این همه پژوهشگر شما چه پژوهشی؟ میگوییم همین هست، یک هسته کوچکی باید برگزار بشود، باشد تا بتواند این فرایندها را به کار بگیرد. یکجا هم فقط کفایت نمیکند، آن هسته کوچک میتواند شبکه را گسترده بکند، در استانهای مختلف متناسب با بوم و اقلیم. در نهایت این است که ما برای خودمان سهتا ت تصور کردیم. سهتا ت که سه مرحله را نسبتش را ما با بیانات رهبری معظم انقلاب، آثار و اندیشههای ایشان، سیره و شخصیتشان، فقط آثار و اندیشه نیست، سیره و شخصیت و عملکرد حضرت آقا هم هست. یعنی ت اول ت تفقه است یا پژوهش، ت دوم ت تبیین و ترویج هست که همان فرهنگسازی و گفتمانسازی، به آن میگوییم بلاغ مبین، به خوبی باید به اهلش برسد، این اهلش و مخاطب از مدافعین هست تا معاندین، چون جامعه هدف ما جامعه هدف انقلاب اسلامی خیلی گسترده است. ما باید برای همه متناسب با آن حرف داشته باشیم، بیان داشته باشیم، پیام داشته باشیم، ارتباط داشته باشیم، بشناسیم اقشار مختلف اجتماعی را در داخل و خارج، پیام انقلاب و پیام رهبری و جایگاه ولی فقیه فقط در بحث ملی نیست. باید گروههایی دیگر، جوامع دیگر را هم بشناسیم. آقا وقتی که برای جوانان اروپایی نامه مینویسد خب معلوم است که مخاطب، دقت میفرمایید. ت اول پس ت تفقه و شناخت و پژوهش و بنویس و مذاکره خدمت شما عرض بکنم که، مناظره، نقد، گفتگو و هر چیز دیگری این گام اول خیلی مهم است خوب شناخته بشود، خوب شناسانده بشود در گام دوم، ت سوم هم ت تحقق است دیگر که اتفاق خوب محقق بشود. این سه مرحله است که کل مؤسسه، کل نظام سیاسی و فرهنگی و اجتماعی کشور باید پای این کار بیایند. و این دو گام اول کار مؤسسه است. ت اول هم کار معاونت پژوهش و آموزش هست و ت دوم هم معاونتهای دیگر، بخشهای دیگر هست. پیشران این کارها جناب آقای لاهوتی گام اول بیانات هست از بیانات هست که ما گامهای بعدی را انجام میدهیم، پیشران اول بیانات است، بلافاصله پیشران پژوهش و ت تفقه در آن چی میشود به وجود میآِید. متن پژوهی، شناخت درست، پژوهش انجام بدهیم، مذاکره بشود، همایش، نشست علمی، دورۀ آموزشی تا بعد بتواند یک حرف چیستی را که در آوردی به همراه یک فلسفه او چرایی او یک بسته را تدوین بکنید بعد بنشینید ترویج بکنید. یک نماهنگ بسازید، یک نامفهوم بساز، یک سریال بسازید، یعنی محصول، تبدیل به محصول بشود. اگر شما این ور پیام نداشته باشید قالب پیام شکل خالی که فایدهای ندارد، پیام را باید داشته باشید، حالا دیوار خوبی هم دارید ولی نمیدانید چی بنویسید. پس پیشران اول و اصلی بیانات، بلافاصله پژوهش است. اگر بدون این پژوهش و شناخت برویم محصولی را تولید بکنیم، معلوم نیست که آن محصول درست که بتواند آن سلسله مراتب را از شناخت رفتار مطلوب را برای شما به دنبال میآورد. بعد از پژوهش و ساخت آن پیامها متناسب با نیازها، ضرورتها و مخاطب برای چه کسی چه پیامی را، چه زمانی را آن وقت آن نهاد ترویجی و تبلیغی و گفتمانسازی شما چی کار میکند؟ شروع به کار میکند و با روشهای تدوین و تدریج و تدرج و تداوم آن وقت شما میتوانید آن رفتار مطلوب را شاهد باشید. خب ساختار پژوهشی که عرض کردم این برنامه پژوهشی موجود، گروههای پژوهشی، حلقههای پژوهشی، ارتباط با مراکز علمی و پژوهشی این در چشماندازی که ما داریم در پیش رو با برنامه تحولی که کمی و کیفی است، این روی میز همۀ مدیران ما هست، کارشناسان ما هست که بدانند چه عرض عریضی را دارند که باید آنها را در حقیقت شناسایی بکنند، ارتباط بگیرند، فعال بکنند. الحمدللّه یک میل بالایی در مشارکت نهادهای علمی و پژوهشگران با مؤسسه هست. این یک ظرفیت بالایی هست؛ یعنی ما به هر جایی که رفتیم با هر صاحبنظری، استادی، پژوهشگری، نویسندهای که ارتباط برقرار کردیم دیدیم این میل به ارتباط و انجام کار هست. هم به خاطر جایگاه مؤسسه که جایگاه بیبدیلی هست که باید این را بشناسیم و قدرش را بدانیم و هم اینکه موضوعاتی که مطرح میشود موضوع عینی در حقیقت جامعه و آن صاحبنظران هستند که میخواهند در حول و اندیشۀ آقا بحثشان را مطرح بکنند. جاذبه دارد به خاطر زنده بودن و نو بودن، قدر این را ما باید بدانیم و بتوانیم ظرفیت ایجاد بکنیم که این اساتید، پژوهشگران، صاحبنظران، فرهنگیان، هنرمندان در آن اقشار گوناگون اجتماعی بتوانند نزدیک بشوند به مؤسسه و پیامهای مؤسسه هم بتواند به آنها برسد. در حقیقت یک رابطه دو سویۀ تعاملی فعال سازنده هست که آنها هم احساس بکنند دارند مشارکت میکنند. مثلاً اخذ ایدهها در به کارگیری اندیشههای نخبگان به ویژه جوانان خیلی مهم است. ایدهپردازی آنها چون یکی از روشهای تعلم و تربیت همین است که خود شخص درگیر است، خود آن جامعه درگیر بشود، احساس بکند خودش سازنده است، خودش دارد کاری را انجام میدهد نه اینکه برای آن نسخهای پیچیدند که این بخواهد آن نسخه را چشم و گوش بسته و به صورت ماشین بخواهد انجام بدهد، این تربیتی نیست، تربیت قرآنی، تربیت دینی، تربیت انقلابی یک تربیت از درون هست مبتنی بر آن آموزههای وحیانی که در دیدگاههای رهبری انقلاب در حوزه تربیت هم اینها هست. این باید این سیر انجام بشود. اولین اقدام لازم و ضروری خود نیروهای مؤسسه هستند، کارشناسان، مدیران که با این ادبیات و با این روشها آشنا بشوند و خودشان برای یک تحول ایجاد بکنند. تحول هم معمولاً موانعی دارند. اولین مانع خود نیروهای موجود در آن سازمان هستند، علتش هم معلوم است اصلاً مفهوم تحول را نمیدانند، به کجا میخواهد بیانجامد، خب این نگرانی به وجود میآورد، سرنوشت خودشان را نمیدانند که چی میشود، این تحول که میآید میخواهد بنیان برافکن باشد، ریشهها را بزند، اینها باعث میشود که در مقابل تحول مقاومت صورت میگیرد و حرکت در یک مسیر معمولی ایجاد دارد. ما نیاز به تحول داریم. حضرت آقا در چهارده خرداد و وقتی که امام را میخواستند معرفی بکنند امام را به عنوان امام تحول، خب مخاطب اصلی و اولش خود مؤسسه و ما هستیم. خب این هم مهم هست که آیا ما خودمان را مخاطب پیام رهبر معظم انقلاب میدانیم یا نه، یا نه ما فقط یک رله میخواهیم بکنیم، دقت میفرمایید نه اول ما هستیم، قوا انفسکم و اهلیکم، اول خودمان. یعنی ما وقتی آقا میفرمایند تحول باید خودمان شروع کنیم که یعنی دارند رهنمود که میدهند برای کشور، این رهنمون اول برای ما باشد که بعد ما بتوانیم همینها را برای دیگران به خوبی تبیین بکنیم، بگوییم و بیان بکنیم. این نجاتبخش ما هم خواهد بود. نسخه شفابخش ما هم خواهد بود. اگر نکتهای هست بفرمایید.
مصاحبه کننده: بسیار عالی. در حوزۀ نظام موضوعات اشاره فرمودید که نظام موضوعاتی که طراحی شده با برآورد وضعیت کنونی انطباق داده شده، پروژههایی که مغفول واقع شده، احصا شده و قرار هست که فعالیتها و برنامههای پژوهشی در آن حوزه در زمینۀ اندیشه و سیره حضرت آقا اقدام بکند و فعالیتهایی را رقم بزند. بالتبع فعالیتهای پژوهشی، فعالیتهای نگاری کتابهای پژوهشی هم در همین سمت و سوها پیش میرود این درست. آیا ما نگاه آسیبشناسی هم نسبت به موضوعات ترویجی، تبیینی و فعالیتهای پژوهشی در این زمینه داشتیم اگر که صلاح میدانید اشارهای به این موضوع هم بفرمایید و میزان ورود به معاونت پژوهشی در فضای مجازی.
آقای دکتر اسحاقی: بله. ببینید ما حدوداً هفده محور فعالیت و کار از مجموعه همان فعالیتهایی که در نجم باید انجام بشود و نیاز هست را احصا کردیم که همۀ بخشهای معاونت و مدیریتها و گروههای علمی و کارشناسان باید آنها را مورد اقدام قرار بدهند. این هفده فعالیت یکیاش شناخت بیانات هست و در حقیقت پرونده بیاناتی هست. پرونده بیاناتی یعنی که اول استخراج همین که گفتم پیشران اول بیانات است، اول ما باید بدانیم بیانات آقا در این حوزه چی هست. ما از این جهت کمبود داریم در مؤسسه؛ یعنی اول ما باید برویم به سمت استخراج بیانات موجود به طور خاص. بیانات موضوعی هم فقط آنهایی نیست که آن کلمه به کار رفته که شما با یک جستجو ماشینی بتوانید در بیاورید نه به صورت مفهومی هم هست. دقت میفرمایید. بعد کارهای دیگر، کتابهای تبیینی نداریم، آسیبشناسی که شما اشاره کردید بله ما الآن در بخشهای عمدهای از موضوعات نیاز به همین کارهای اولیۀ بیاناتی داریم و بعد تبیینی که الآن قابل ارائه به نهادهای دیگر نیست. اگر شما الآن بخواهید یک دورۀ آموزشی طراحی بکنید، متنهای آموزشی لازم را الآن ندارید، الآن اگر یک دانشجویی بخواهد یک موضوعی حول اندیشههای آقا بگیرد بیاید که بگوید به من کمک بکنید شما باید آمادگی این را داشته باشید، یک بانک اطلاعاتی داشته باشید اگر یک موضوعی در حوزۀ سیاسی، سیاست خارجه، داخله، موضوعات پایاننامه معمولاً خاص هست دیگر، میخواهد از اندیشههای آقا توی بخش ادبیات خودش استفاده بکند. حالا موضوعش ممکن است مستقیماً همین باشد که ضرورتش بیشتر است، پس یکی از آسیبها همین است که ما الآن یک جای اینچنینی که بتواند در حقیقت خدمات پژوهشی مناسب را ارائه بدهد نداریم. حداقل فیزیکش باید آماده بشود بعد امکانات آن وقت شما خواهید دید که به صورت طبیعی میآیند و یک گروه مشاوران که به آنها مشاوره بدهند و حتماً استقبال میکنند. دقت میفرمایید. این محورهای چند گانهای که در دستور کار ما هست این هفدهگانه بخشهای مختلفی دارد از آموزش و پژوهش. خدمت شما عرض کنم که برخی از موارد در تعریف دورههای آموزشی تدوین سرفصلهای آموزشی هست. و تدوین منابع آموزشی و کتاب هست. تعریف دورهها است که من یک اشاره کوتاهی در فرصت قبلی انجام دادم که در برنامههای توسعه ما یا تحول ما و چشمانداز ما این است که بتوانیم چندین رشته و سرفصل و درس را بتوانیم در نهادهای رسمی آموزشی دانشگاهی و حوزوی اینها را تعریف و تصویب بکنیم که به صورت طبیعی این کار انجام بشود و این نشده است تا الآن. ما الآن رشتهای تحت این عنوان داریم. هیچ رشتهای در سطح ارشد، دکتری دقت میفرمایید به این صورت مشخص حول اندیشههای امام خامنهای شناسی یا نه موضوعات خاص نداریم. این یک کار بزرگی است داریم میرویم که دورههای رسمی تعریف بکنیم و بخشهای دیگر دورههای آموزشهای غیررسمی است که به گواهینامه منجر بشود که خود مؤسسه میآید تعریف میکند هم میتواند اجرا بکند و همین اینکه تعریف میکند مجوز اجرا را به جاهای دیگر. خیلی جذاب هم هست همین الآن این کارها را داریم انجام میدهیم، ولی باید گسترش پیدا بکند. سطح یک معارف انقلاب اسلامی را داریم حول اندیشههای آقا است که یک بخش اولش طرح کلی اندیشه هست که میدانید چقدر جاذبیت دارد، جذاب هست برای گروههای مختلف. ما این تبدیل کردیم به یک دورة منظم، دارای شیوه نامة نحوه برگزاری دوره، نحوة اعتبار بخشی به آنها و صدور گواهی یعنی از شروع یک درخواست دوره تا گواهی را شامل میشود. که قبلاً این اتفاقات خب گواهی صادر نمیشد یا دورهها به این صورت منسجم، سطح یک، سطح دوم، دورههای تخصصی هم دارد. دورههای تخصصی باز مورد نیاز جامعه مخاطب که آن نجم به ما نشان میدهد کجاها داریم، کجاها نداریم و باید برویم به سمت آن مواردی که ما نیاز داریم در زمینههای مختلف. بنابراین دورههای رسمی و دورههای غیررسمی، دورهها، کارگاههای آموزشی، کوتاه مدت، میان مدت برای جامعه مخاطب، برای داخل و خارج ما پارسال خدمت شما عرض کنم که یک دورهای را برای طلاب افغانستانی گذاشتیم برای آشنایی با اندیشههای رهبری معظم انقلاب دورههای کارگاهی آموزشی و خیلی هم منجسم یعنی اول و آخر همه هم طلاب درس خارج و بعضیها هم دارای دانشجویان دکتری هم بودند و از افغانستان هم آمده بودند. یک برنامههای اینجوری هم هست. بنابراین یک بخشش تعریف این دورهها هست، اعتباربخشی به آنها هست بعد زمینه برگزاری آنها را فراهم کردن است. بعضی از اینها را خودمان انجام میدهیم؛
مصاحبه کننده: با همان هسته کوچک؟
آقای دکتر اسحاقی: بله با همان هسته کوچک و بخش عمدهای از اینها را ما وقتی که آییننامه، شیوهنامه را داریم و شاخص دارد، شرایطش را اگر یک جایی داشت، یک دانشگاهی، یک حوزهای داشته باشد از ما مجوز برگزاری دوره را میگیرد و ما در اینجا شبکهای از مدرسانی که تربیت کردیم، ما سال گذشته حدود بیش از صد نفر از طلاب درس خارج و اساتید دانشگاهها را یک دوره آموزش شش ماهه داشتیم دقت میفرمایید 98 تا قبل از کرونا در مدرسه عالی شهید مطهری این دوره با حضور حضرت آیتاللّه امامی کاشانی افتتاحیه شروع شد تا پایان سال دورة آموزشی آنها مباحثاتی، شیوهنامه خاصی دارد، برگزار شد و کار علمی و اثر علمیشان را هم. ما حدود تربیت دورة مدرس هم داریم، تربیت مدرس درس فلان، مدرس به همین خاطر اگر یک جایی بخواهد این دورههایی که مصوب ما هست بخواهد اجرا بکند ما از بین این مدرسین واجد شرایط به آنها چی کار میکنیم؟ معرفی میکنیم و آن دوره تحت لیسانس مؤسسه، تحت اشراف مؤسسه برگزار میشود؛ یعنی هزینههای ما، نیروی انسانی ما زیاد نمیطلبد. یکی از اقدامات دیگر در حوزة تربیت پژوهشگری انقلاب اسلامی است. دورة پژوهشگری انقلاب اسلامی است که الحمدللّه در مؤسسه و معاونت برگزار شده الآن دورة ششم را ما داریم. دورة ششم برگزار شده و انشاءاللّه الآن در صدد خدمت شما عرض کنم آمادهسازی فراخوان دورة هفتم هستیم از الآن شروع میشود یک ماراتنی است دیگر، فراخوان داده بشود، تبلیغ و ترویج بشود، بعد بیایند آزمون عمومی اول را بدهند، بعد آزمون تخصصی و مصاحبه و وارد گروههای پژوهشی بشوند. اینها ویژگیهایشان این هست که طلاب درس خارج هستند و دانشجویان دکتری و کسانی که دانش آموختة دکتری رشتههای مورد نیاز ما هستند یعنی پژوهشگران بالفعل هستند اینها میآیند تو حوزة تربیت پژوهشگری انقلاب اسلامی میبینند و ضمن اینکه با اندیشهها آشنا میشوند وارد کارهای پژوهشی و علمی میشوند. یکی از برنامههای ویژهای که ما امسال شروع کردیم ولی نتایج آنها را انشاءاللّه در سال آینده خواهیم داشت ایجاد مرکز نوآوری و شتابدهی گام دوم هست که مأموریتش این هست که این پژوهشگران و این جوانانی که با ما ارتباط پیدا میکنند و وارد یک دورة آموزشی یا پژوهشی میشوند اینها بروند در این مراکز رشد یا مراکز شتابدهی یا مراکز نوآوری در حوزه علوم انسانی البته هست اینجا سازماندهی بشوند، تبدیل به یک شرکت استارتاپی یا شرکت تصمیم کار نو بشوند. و بعد از یک مدتی از ما دیگر جدا میشوند ولی به حیات خودشان ادامه میدهند، فعالیتهای علمی میکنند، فعالیتهای پژوهشی میکنند، همین خدمات را میتوانند به نهادهای دیگر ارائه بدهند و کسب و کاری هم برپا بشود. یعنی استارتاپهایی در این حوزه که با معاونت علمی ما این تفاهمنامه را شروع کردیم، انشاءاللّه بتوانیم سال آینده اولین شرکتهای کسب و کار نو و مراکز نوآوری و شتابدهی مفاهیم انقلاب اسلامی را در ذیل گام دوم داشته باشیم. مثلاً بیایند بگویند که فلان موضوع معارف انقلاب اسلامی را به چه شیوهای میشود ترویج کرد، دورة آموزشی تبدیل بکنند، این را تبدیل به یک نظامنامه بکنند، تبدیل به یک طرح قانونی بکنند، برای یک مجموعهای بیایند یک طرحی را پیاده بکنند، سندی بر آنها بنویسند، کارهای مطالعاتی انجام بدهند، نوآوری بکنند، ایده داشته باشند، یعنی بازرکاری برای اینها فراهم میشود در حیطههای مختلف که با آن روشهایی که وجود دارد شناسایی میشوند، شکل میگیرند، دورههای تربیت پژوهشگری ما در حال گسترش هست هم کماً و هم کیفاً و دورههای اختصاصی وجود دارد برای کسانی که این دورههای اولیه را طی میکنند وارد دورههای پیشرفتهای میشوند که ما بتوانیم به کمیتهای مطلوب هم برسیم، یعنی عدد، رقمهایی توی طرح تحول ما هست، با آن چیزی که الآن هست خیلی فاصله ما داریم یعنی نیازمندی خیلی بیشتر هست ضمن اینکه میخواهیم که کیفیت حفظ بشود، کمیت هم برای ما مهم هست. ما الآن نزدیک به چهار میلیون دانشجو داریم، هشتاد هزار عضو هیئت علمی داریم، دقت میفرمایید، دو هزار، بیش از دو هزار مرکز آموزشی داریم، خب اینها ما این همه دانشجو، این همه استاد چند تا در شبکة پژوهش معارف انقلاب اسلامی هستند؟ اینها باید بیایند که این مجموعهها، این همه قلم که زده میشود چه میزانش در این حیطهها است که کار بزرگی است. یکی از کارها، اولویتهای مهم ما هم یک تنظیم منظومه فکری رهبری معظم انقلاب در موضوعات مختلف هست که به خوبی نهایت بیانات آقا خوب شناخته بشود و دستهبندی بشود و به عنوان یک سند مرجع هم مستند باشد به بیانات، هم استدلال داشته باشد که چگونه از این بیانات استفاده شده، هم معتبر باشد. یعنی شما یک سند معتبری را روی میز میگذارید که اگر کسی میخواهد بفهمد دولت جوان حزباللّهی چی هست این است. هم مستند است، هم مستدل است و هم معتبر است. اعتباربخشی میشود؛ یعنی آن مهر نهایی را میزند میگوید منظور این هست، دیگر کس دیگر اشتباهی نکند. گاهی اوقات برداشتهایی اشتباه میشد، مؤسسه وظیفهاش حفظ و نشر است دیگر، صیانت است دیگر، حفظ به این است که به خوبی شناخته بشود. دقت میفرمایید. خب این کار باید حتماً صورت بگیرد و در دستور کار قرار بگیرد. حالا مفاهیم زیادی ما داریم، حالا دولت جوان حزباللّهی را عرض کردم، بحثهای مربوط به همین اقتصاد، توسعه، پیشرفت. آقا آیا پیشرفت میشود بدون تعامل با جهان صورت بگیرد؟ آیا با انقلابی بودن میشود پیشرفت کرد، توسعه و انقلابی بودن آیا تضاد هستند اینها، تعارض دارند یا نه اینها امکانپذیر هست. این باید تبیین بشود، شناخته بشود یعنی مسائل ذهنی که در جامعه وجود دارد. مجموعهای از این پژوهشگران و دانشگاهها اگر بیایند ذیل این اندیشه شکل بگیرند یک حلقهای است در حقیقت در کنار هم با روابطی که به وجود میآید آن وقت آن نتایج را برای شما به دنبال خواهد داشت. میگوییم هسته کوچک، شبکه گسترده از نظر معنایی، از نظر ساختاری، روابط طولی و عرضی که اینها باید با هم داشته باشند تا آن تعامل سازنده شکل بگیرد. آسیبشناسی نحوة ارتباط با جامعه هدف شما، شناسایی شبهات و اشکالاتی که الآن در ذهنها وجود دارد و بعضی از اینها را هم دشمنان و خناسان میآیند پخش میکنند به موقع شناخت به وجود بیاید، این شناسایی بشود، استخراج بشود. کجاها دارد این ترویج پیدا میکند که شما بتوانید پاد زهر آن را به شکلهای مختلف، یک پاد زهر ممکن است با یک فیلم باشد، با یک سخنرانی باشد، با یک پیام باشد، دقت میفرمایید و همة اینها باید در بستر تعاملی نه یک طرفه، بستر تعاملی با جامعه مخاطب شما باید باشد. و اینجا است که آن نکتهای که شما اشاره کردید که فضای مجازی و محیط سایبر اهمیت زیادی برای خودش دارد. ما سال گذشته ابتدای سال در همان یکی دو ماه اول فعالیت بنده و استقرار طرح پورتال جامع معاونت آموزش و پژوهش را تهیه کردیم با بیست و چهار بخش و زیرسیستم، سابسیستم که ما مورد نیازمان هست. ما الآن ارگانی برای فعالیت در فضای مجازی نداریم و این خیلی لازم هست که ما بتوانیم با اندیشمندان، صاحبنظران به راحتی بتوانند بیایند در محیط ما، تعاملی هم باشد، شبکههایمان را میخواهیم آنجا شکل بدهیم، آن شبکه گسترده یک قلمش بسیج اساتید در کل دانشگاهها است، یک قلمش جهاد دانشگاهی، همین نهادهای رسمی موجودی که ما با اینها میتوانیم تعامل کنیم، یک قلم آن ائمه محترم جمعه در سراسر، هشتصد نقطه هست. بیش از دو هزار و خردهای دانشگاه و بسیاری از رایزنهای فرهنگی و علمی ما در خارج از کشور، دانشجویان ایرانی خارج از کشور اینها همه جامعه مخاطب ما هستند اندیشمندان و موارد دیگر که وجود دارد. دانشگاههای غربی ما پژوهشگرانی آنها دارند، اساتیدی، صاحبنظرانی دارند که مستقل فکر میکنند علیرغم سختی و مشکلی که دارد. بالأخره یک جایی اگر با ما مشترک هستند ما باید با آنها این تعامل را داشته باشیم. الآن در حوزة توهین به مقدسات که رهبری معظم انقلاب بعد از آن توهینی که نشریة شارلی ابدو برای بار دوم داشتند آقا آنجا تقبیح کردند موضع رئیسجمهور فرانسه مکرون را که آزاد هستیم و اینها، آقا گفتند این منطق شما زیر سؤال هست چه منطق سخیف، واقعاً دست گذاشتند همان نکتهای که ایشان رئیسجمهور فرانسه بیان کرد که آزاد هستند و اینها، آقا این را زیر سؤال گذاشتند وقتی ما بررسی کردیم دیدیم چقدر طرفدار دارد در همان سوربن فرانسه دقت میفرمایید خب این تعامل باید بتواند ایجاد بشود در جای خودش با نهادهای دانشگاهی و همچنین گروههای جوانان مخاطبی که وجود دارد. ما در برنامة خودمان هست که بتوانیم در فضای مجازی این زمینه را بتوانیم داشته باشیم. در حقیقت مؤسسه اگر یک در محیط واقعی است ده باید در محیط مجازی باشد. یعنی ده برابر فعالیتها باید آنجا باشد. حالا ده برابر میگویم حداقلش را دارم میگویم.
مصاحبه کننده: دهها برابر.
آقای دکتر اسحاقی: دهها برابر باید ما در فضای مجازی این امکانات را داشته باشیم به خاطر سرعت نفوذی که دارد، سرعت گسترشی که دارد، ما مثلاً اگر بخواهیم یک نشست علمی برگزار بکنیم محیطهایی که داریم خب محدود است، پنجاه نفر بیایند، صد نفر بیایند ولی یک وبینار شما میتوانید برگزار بکنید هزاران نفر بیایند. ما همین الآن شبهای دهۀ فجر وبینارهای ایام دهۀ فجر شبانه برگزار میکنیم هر شب از ساعت 7 تا 9 موضوعات مختلف را داریم. خب زمینه فراهم باشد، ارتباط باید ایجاد بشود، اطلاع باید داده بشود، موضوعاتی است که مخاطب خاص خودش را، مخاطب خاص دارد بعضی از اینها مخاطب عام دارد. این به نظرم مؤسسه در این زمینه باید خیلی فعالیت بکند، چشمانداز مؤسسه برای آن مأموریتهایی که شما خواندید و چشماندازی که هست در این تغییر ساختار و تحول و اصلاحی که وجود دارد حتماً باید این زمینه فراهم بشود. البته ما یک بخش مدیریت آموزش مجازی داریم، مرکز آموزش مجازی که همین دورههای آموزشی را که عرض کردیم در فضای مجازی ارائه بکنند البته یک نوآوری و ایدۀ نویی در بحث آموزش مجازی وجود دارد. یک آموزش مجازی مرسوم وجود دارد که یک اپلیکیشنی هست، نرمافزاری هست استاد میآید به صورت آنلاین یا آفلاین متن میگذارد، توضیح میدهد و این ارتباط دو سویه هم ممکن است باشد اگر آنلاین مثلاً نامفهوم خب این حداقلی است. یک نقشهای فزایندهتری هم هست که فراگیر وقتی وارد میشود خود سیستم با او تعامل میکند و خودش مسیر آموزش را انتخاب میکند که کدام مسیر را برود و خودش وقتی که جواب میدهد سیستم جواب او را اگر سریع باشد مثلاً اعلام میکند بعد مسیر پیشنهاد میدهد خودش فعال است تا انتهای دوره را تا گواهیاش را بگیرد سرتیفیکتاش را بزند بگیرد همهاش در فضای مجازی است، یک ظرفیت بزرگی است که الآن در حال انجام است برای اول قرار شد برای کارکنان مؤسسه باشد انفسکم و اهیلکم که اسمش و مشکلاتش و ترجمه بشود برای مخاطبان خارج از کشور به زبانهای مختلف و این دورهها، دورههای متنوعی باید ایجاد بشود همین اگر یک دوره ما حضوری بخواهیم بگذاریم کلی رفت و آمد و امکانات در دورۀ مجازی خیلی این اتفاق، کرونا در حقیقت یک مأموریتی داشته است که خداوند تبارک و تعالی خواسته است که هل بدهد انسانها را و جامعه بشری را به سمت این ظرفیت مجازی که وجود دارد. نمیرفتند حتی در کشورهای غربی که همه زیرساختها داشتند اینجوری نبود که دانشگاهها همه حضوری بود، پژوهشهایشان، همایشهایشان همهاش حضوری بود، خیلی کم اصلاً میل به اینکه. ولی این باعث شد که یک مرتبه افراد همه در خانههایشان که گیر بیفتند یک نامفهوم این آموزشهای مجازی، این ارتباطات مجازی که دیگر نه ساعت دارد، نه زمان دارد، نه مکان دارد، چون بعضی از اینها شما میگذارید هر کسی هر زمانی خواست میتواند بیاید دست پیدا بکند و این ضرورت روز افزون این کار هست. بنابراین ما توی فضای مجازی الآن بحث مرکز آموزشی ما که سه دوره با همین شیوه نو تصویری هست، به صورت آموزشی هست، جلوههای بصری دارد، فیلم ساخته شده در حال انجام هست این دورهها باید خیلی افزایش پیدا بکند. نامفهوم کجا است و آن نیازهای انباشتهای که ما داریم کجا است. و دورههای برخط که هم برای داخل و هم برای خارج در طراحی هست که انشاءاللّه بتوانیم آنها را خدمت شما عرض بکنم که انجام بدهیم. یک بخش هم که همین بحث آموزشهای شبکۀ آموزش معارف انقلاب اسلامی هست، همان هسته کوچک که در مؤسسه شبکه گسترده حدود پانزده تا بیست و پنج شبکۀ آموزشی که خودجوش هستند، حالا بعضی از اینها مربوط به سازمانهای انقلابی هستند، بعضی از اینها هم نه افراد انقلابی هستند، جوانهایی که خودشان آمدند یک شبکهای را در کشور ایجاد کردند حول اندیشههای آقا، اینها در این شبکه انسجام پیدا کردند و یک شیوهنامههایی وجود دارد، برنامههای عملی وجود دارد، تقسیم کاری وجود دارد که برای آنها هم برنامۀ تحول کمی و کیفی و یک چشماندازی تدوین شده که انشاءاللّه در سالهای پیشرو بتوانیم آنها را تعمیق بدهیم تا انشاءاللّه این اندیشههای ناب به خوبی به اهلش برسد و بلاغ مبین صورت بگیرد.
مصاحبه کننده: انشاءاللّه.
آقای دکتر اسحاقی: و اگر این مطلب برسد و خوب به اهلش برسد که به آن میگوییم بلاغ مبین که قرآن شریف میفرماید آن اتفاقات بعدی سلسله مراتب چهارگانه اتفاق خواهد افتاد و ثمرات خیلی خوبی خواهد داشت.
مصاحبه کننده: انشاءاللّه. اگر که یک ارتباطی بین به هر حال موضوعاتی که مطرح شد و طراز تمدن نوین اسلامی هم برقرار بکنید ممنون میشوم.
آقای دکتر اسحاقی: رهبری معظم انقلاب ایدۀ یا نظریۀ تمدن نوین اسلامی را در بیانیه به آن اشاره کردند، ولی اولین بار نبود در سنوات قبل هم به بحث موضوع تمدن نوین اسلامی اشاره داشتند که غایت پیشرفتهای ما این است که ما به این تمدن نوین اسلامی برسیم. در مجموعه اگر بخواهیم به صورت نظاممند این را مورد شناسایی قرار بدهیم میبینیم که تمدن دارای یک اضلاعی هست، یک ضلعش فرهنگ است؛ یعنی ماهیت یا آن روح آن تمدن و کالبد روح آن کالبد و جسم آن فرهنگ است که با آن تنفس هست. یک ظاهری هم دارد که آن نمادها و نمودها است؛ یعنی بیرون چه چیزی خودش را نشان میدهد. آن یک بخشیاش در حوزۀ اقتصاد و رفاه و دستیابی به علم و فناوری و نوآوری و تجهیزات و اینها است. پس یک تمدن یک روح دارد، یک کالبد بیرونی دارد. آن روحش آن فرهنگ است. فرهنگ که میگوییم برای ما آن فرهنگ ناب اسلامی است که از قرآن گرفته شده و سیره اهل بیت (علیه السلام)، دقت میفرمایید. این خیلی جامع هم هست یعنی ابعاد مختلف تمدنی شما را شکل میدهد، از ضرورت داشتن نگاه تمدنی خود تمدن گرفته تا این تمدن چه خروجی باید داشته باشد. مثل تمدن غرب نیست که بخواهد استیلا پیدا بکند، تمدن مادی نیست، فقط نیاز ماده را حال را فراهم بکند، نه الزاماتی دارد، اصولی دارد، این اصولش از آن فرهنگ و اندیشه گرفته میشود میآید نشان میدهد اینها را. و حتماً هم کارایی دارد برای دنیای امروز، پیشرفته باید باشد. بنابراین پیشرفت و توسعه و تعالی و معیشت و رفاه و اینکه ما باید کشور پیشرفته باشیم، اینکه ما باید به نیازهای خودمان را برطرف بکنیم، اینکه باید علوم پیشرفته دست پیدا بکنیم اینها همه جلوههای آن هست. اینکه رفاه و معیشت و زندگی مردم دقت میفرمایید فراهم بشود، دستگیری بشود به همه این، آن ویژگیهای تمدن نوین اسلامی است. مقام معظم رهبری حداقل در سه دهۀ اخیر و دو دهۀ اخیر، حداکثر از سه دهه اخیر و دو دهه اخیر به صورت خاص این اضلاع را قبل از اینکه بگویند اینها همه ذیل یک تمدن نوین اسلامی میخواهد بشود شروع کردند بحث علم، سرمایهگذاری که رو بحث علم شد، نهضت نرمافزاری، تولید علم که آقا در یک جا فرمودند من تا نفس دارم از این حرکت علمی ما الآن جزو کشورهای پیشرفتۀ علوم هایتک هستیم، حداقل در بعضی از آنها جزو سه کشور اول هستیم، هفت کشور اول هستیم، ده کشور، بیست کشور اول هستیم، در رشد علم اول هستیم، رشد علم اول هستیم دقت میفرمایید همه هم اذعان کردند به آن. ما الآن مثلاً در علوم سلولهای بنیادین جزو کشورهای مرجع هستیم، بنیاختهها خب این را شما بررسی بکنید میبینید که مقام معظم رهبری، محروم آشتیانی جهاد دانشگاهی در پژوهشکده رویان حمایت میکنند از شکلگیری پژوهشگاه، پژوهشکده، ساختمان برایشان میگیرند، برنامههایشان. الآن کشور ایران مرجع است، مرجع علم نه، مرجع محصولاتش است، درمانش هست، بنیاختهای، سلولهای درمانی دارند انجام میدهند، در ناباروری ایران الآن جزو کشورهای پیشرفته هست، روشهای ویژه دارد، تو بحثهای مربوط به علوم هایتک مثل نانو بیو و سدسازی، هوافضا، محصولات درمانهای پزشکی و موارد مختلف اینها جزو پیشرفتهایی است که حرکت علمی آغاز شد. برای تمدنسازی شما به یک مراکز علمی پیشرفته احتیاج دارید، یعنی بخش علم شما، فناوری شما، نوآوری شما باید بتواند کار بکند، کارخانۀ نوآوری، نظام نوآوری اینها همه چیزهایی است که دانه دانه رهبری معظم انقلاب سال به سال اینها را گفتند دانش. ارتباط صنعت با دانشگاه، نخبگان و نیروی انسانی، میدانید شما اگر بخواهید تمدن برسید، نیروی انسانی است دیگر، انسان محور این تمدن است. خب این انسان کجا باید ساخته بشود؟ تبدیل به نخبه بشود، استعداد درخشان بشود. رهبری از اینکه نخبگان بنیادی ایجاد بشود، شورای نخبه از این چهار دهه شما نگاه بکنید هیچ کسی به جزء رهبری معظم انقلاب موضوع نخبگان و استعداد درخشان مورد هدفشان تا نهادسازی که الآن معاونت علمی بنیاد نخبگان توانسته است اینها را ساماندهی بکند، تا نوشتن سیاستهای امور نخبگان، تا نقشه جامع علمی، یک نقشه راهی هم داشته باشد، این بخش علمش بود. در بخش فرهنگش هم همین طور، در بخش اقتصادش هم همینطور. تمدن اگر شما بخواهید به آن برسید یک بخشش فرهنگ است، یک بخشش علم است، یک بخشش هم اقتصاد است. اقتصاد شما باید دانش بنیان بشود که آقا در سیاستهای اقتصاد مقاومتی (نامفهوم) فرهنگ پایه باید باشد، ما الآن این حرکتی که آقا این چند ساله ده سال تمرکزشان روی اقتصاد است که اقتصاد دانش بنیان باید بشود، سیاست اقتصاد مقاومتی که بکند این مسیر را، همچنان که نظام علمی ما خودش را رشد داد، خب ایران قبل از انقلاب حالا ایام پیروزی انقلاب اسلامی هم هست باید گفته بشود و شناخته بشود و در علم سنجیهای خود غربیها هم هست چون آنها بیش از ما، ما را میشناسند، رصد میکنند دقت میفرمایید. قبل از انقلاب ایران همراه با عراق کمتر از یک درصد تولید علم جهانی را داشتند، اصلاً ایران و عراق چون کنار هم نوشته میشود چیزهایشان، اصلاً فرقی قائل نبودند، اصلاً نمیشناختند ایران یک کشور دیگر هست، زبانشان فرق میکند، فرهنگشان فرق میکند ولی الآن که ایران یک درصد جمعیت جهان دارد بیش از یک درصد تولید علم جهان را دارد. تولید علمی که به محصول و نوآوری هم میرسد، به ثروت هم میرسد. حالا چرا در اقتصاد ممکن است بگویند این دیده نشده است، خب این حرکت را آقا یک دهه هست دارند تأکید میکنند، اقتصاد دانش بنیان، سیاستهای اقتصاد مقاومتی درونزا بودن و برونگرا بودن، درونزایی و برونگرایی، کشاورزی هوشمند و مستقل و برپایه آن، صنعتی که در حقیقت ارتباط با دانشگاه داشته باشد، دانشگاهی که علوم انسانی هم بتواند مسائل آسیبهای اجتماعی و نیازهای اجتماعی هم نامفهوم فقط این طور نیست که بگوییم صنعت، ارتباط صنعت، دانشگاه و صنعت تعامل دانشگاه با جامعه هر کدامش به تناسب خودش. بنابراین اضلاع این، اضلاع اصلی تمدن سهگانه را که عرض کردم چون رفاه و پیشرفت از ویژگیهای تمدن است دیگر، یعنی آن چیزی که همه از تمدن میشوند میگویند که رفاه داشته باشیم، تسهیل باشد، پیشرفت باشد، همین بعد مادی هم در تمدن اسلامی بعد مادی هم در حد اعلا هست ضمن اینکه از الدنیا مزرعه الاخره هم برای او بیان میکند، فقط اینجا نیست به هر ارزش و به هر قیمتی نیست. یک چیزی است الآن گرفتاری جهان غرب و تمدن غرب همین است، به همین خاطر است که حضرت آقا بعد از اینکه این امکانسنجی و زیرساختها فراهم شد آمدند ایده تمدن نوین اسلامی را بیان نامفهوم میگویند میشود، مسیر مسیری است که این توانمندی دیده شد، جریان تربیت نیروی انسانی که محور اصلی هست شناخته شد، چرا تمدن نوین اسلامی؟ تمدن غربی امتحانش را پس داد، این همه جنایت، این همه جنگها، این همه فجایعی که خود غربیها الآن دارند بیان میکنند به سراشیبی گومورا یا سراشیبی سقوط خودشان دارند نزدیک میشوند. تلک الایام نداولها بین الناس، تمدن نوین اسلامی یعنی آن تمدن اسلامی قرون چهارم و پنجم هجری که همزمان با قرون وسطای غربیها بود، دوران توحش بود آن هم نیست، یک تمدن نوین اسلامی است با اقتضائات جدید، با نیازهای جدید مبتنی بر معارف اهل بیت علیه السلام و قرآن و معارف انقلاب اسلامی که میتواند، و توانسته است این کار را انجام بدهد.
مصاحبه کننده: که در حقیقت مجموعه حالا تا افق 1404 را در برنامهها و اهداف اشاره فرمودید، در حقیقت میخواستم اتصالی بین فعالیتها و نقشآفرینی مجموعه دفتر حفظ و نشر آثار مقام معظم رهبری داشته باشیم با طراز تمدنی. اگر این اتصال هم برقرار بفرمایید ممنون میشوم.
آقای دکتر اسحاقی: ببنید اولاً ما در ساختارهایمان و موضوعاتمان، موضوع تمدن اسلامی برجسته هست، وجود دارد به خاطر اینکه هم در اندیشههای آقا به کررات تو بیانیه هم هست. تمدن نوین اسلامی زیرساختها و نیازهایی دارد. از نظر شناختی همان چهار مرحلهای که گفتم اینجا هم باید این طی بشود. باید اول خوب بشناسیم تمدن نوین اسلامی در اندیشه آقا چی هست، چون نظریههای متعددی ممکن است، نظریات رقیب هم هست، مخالف هم هست، این باید خوب شناخته بشود و یک بخش مهم کار ما مطالعاتمان پیرامون همین هست، پژوهشگران ما یک دورۀ تمدن نوین اسلامی ما داریم الآن، همین الآن دورۀ ششم تربیت پژوهشگر یک دورۀ تمدنی داریم که اینها فقط حوزه تمدنی را تخصصی کار میکنند؛ یعنی دانشجویان دکترا یا افرادی که دارای دکترا هستند در علوم رشتههای مختلف پزشکی، فنی اینها فارغالتحصیل هستند در این رشتۀ ما پژوهشگران ما هستند، یعنی جنس پژوهشگران ما فقط علوم انسانی حوزوی نیستند، رشتههای دیگر هم هستند. دقت میفرمایید ما الآن در حوزۀ تمدنی که شما اشاره کردید هم پژوهشهایمان، مطالعاتمان، نشستهای علمی، همایشها، تدوین کتاب، گفتگوها، راهاندازی مراکز رشد مربوط به اینها را داریم و هم یک بخش مربوط به پژوهشگری که این باید یک مقداری گسترش هم پیدا بکند که در حوزۀ تمدنی و گام دوم به خوبی زیرساختهایش را فراهم بکند. مؤسسه کارش این هست که برای گام دوم، تبیین درستی ایجاد بکند. واژه واژه گام دوم احتیاج به تبیین و شناخت دارد، باید این تبیین بشود، مستندات میخواهد، کنارش بیاید یکیاش هم که آقا میفرمایند این حرکتی که ما از خودسازی و جامعهپردازی و تمدنسازی داریم که طلیعه ظهور میشود اینها باید انجام بشود. خودسازی اگر در جامعه به وجود بیاید آن نیروی انسانی چی میشود؟ فراهم میشود برای آن حرکت، جامعهپردازی، جامعه اسلامی باید بشود بالأخره به خودش برسد که بتواند بار تمدن نوین اسلامی داشته باشد. مؤسسه برای تبیین این فرازها نقش مهمی دارد تا بتواند این چرخهها را کنار هم قرار بدهد هم مفهوماً و مصداقاً که بتواند کمک بکند یک جریانی در نهادهای علمی، در نهادهای اجرایی که وظیفه تمدنی برای خودشان ببینند. اینکه یک وظیفه تمدنی ببینند، نقش تمدنی ببینند احتیاج به نقشه راه دارد، کجا این کار را باید انجام بدهد؟ یک نقشه راهی که برنامههای توسعه کشور بتواند در آن قرار بگیرد. الگوی اسلامی، ایرانی پیشرفت که این هم جزو ایدههای رهبری معظم انقلاب بود که این الگو به وجود بیاید نسبتش با این نگاه تمدنی باید خوب تبیین بشود. برنامههای پنج ساله توسعه باید این قطعاتی باشد برای اینکه شما بتوانید پنجاه سال آینده، صد سال آِینده بتوانید کارها را انجام بدهید. برای اینکه شما به نقطه تمدنی برسید مرجعیت علمی باید پیدا بکنید، مرجعیت علمی جزو بیانات آقا است، جزو کارهای مؤسسه هست که مرجعیت علمی یعنی چی؟ چیستی آن، چرایی آن، چگونگی آن را با نشستهای علمی، با صاحبنظران دربیاورد، نهادهای اجرایی و علمی را هم درگیر بکند، ممکن است بگویند آقا این وظیفۀ مثلاً وزارت علوم است، وظیفه پژوهش، بله وظیفه آنها است ولی مؤسسه به عنوان اینکه این بیانیه و حفظ و نشر و صیانت وظیفه ذاتی او هست و کاروِیژه او است نمیتواند به کسی بسپارد. اینکه شما بیاید بگویید که آقا اینکه فلان جا هست، آنکه فلان جا، خب هیچی دیگر نمیماند. میتوانید شما برای هر کاری یک جایی را پیدا بکنید، ولی اینکه حلقه وصل باشد، همه آنها را این وظیفه مؤسسه هست که هر آنچه آن نگاه تمدنی لازم هست در گام اول باید اینها شناخته بشود و زیرساختهایی که باید در جامعه خوب پیش برود مؤسسه باید اینها را رصد بکند، بشناسد و بشناساند نه اینکه همه اینها را خودش انجام بدهد، خب این یک نقشه میخواهد، نقشه راه میخواهد، یک طرح میخواهد، این طرح وظیفه مؤسسه هست که فراهم بکند، مطالعه بکند، بعد نحوه اجرای آنها را بتواند با مسیرهایی که بود در طرح الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت جای بگیرد این، دقت میفرمایید ما که نمیخواهیم الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت بنویسیم، یک مرکزی دارد، ولی مؤسسه میتواند کمک بکند که این نگاه منظومهای رهبری معظم انقلاب حالا منتهای آن که نگاه تمدنی گام دوم هست که شما سؤال کردید رصد بکند در جاهایی که لازم هست که آنها نقشآفرینی بکنند جای بگیرد، حالا یک وقت ممکن است با یک تعامل است، یک وقت ممکن است نه بگوییم ما هم یک تدوینی داریم مؤسسه میتواند برای الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت یک نسخهای ارائه بکند، یک نسخهای، دقت میفرمایید یک نسخهای بدیل، یا نه یک بخشی را یا نه نظرات اصلاحی و تکمیلیاش را بدهد حداقلیاش هست. ما سال گذشته خدمتتان عرض کنم که با همین مرکز اسلامی ایرانی الگوی پیشرفت و پژوهشگرانمان این ارتباط را برقرار کردیم. گفتیم اینها پژوهشگران انقلاب اسلامی؛ یعنی چی؟ یعنی اینها با اندیشههای آقا آشنا هستند، بیایند بگویند که چه میزان از اندیشههای آقا الآن در همین نسخه اولیه که شما دادید مندرج است چه اصلاحاتی باید انجام بشود. مؤسسه باید این کار را بکند، اگر قرار است برنامههای توسعه نوشته بشود، برنامههای پنج ساله نوشته بشود، چشمانداز پنجاه ساله باید مؤسسه کل دانش و به عنوان یک عملیات، یک عملیات ویژه مثل کربلای پنج باید داشته باشد که الآن این کار بزرگی که در کشور دارد صورت میگیرد اندیشه آقا، زنده و نمایان نگه داشته بشود، اعتباربخشی بشود و احراز بشود آنچه که در این اسناد راهبردی کشور هست احراز بشود. حداقلش این است که مغایرت ندارد، حداقلش. حداکثرش این هست که انطباق داشته باشد. یعنی شما بگویید این بند ناظر به این بیان است، این بند ناظر به آن سیاست است، ناظر به آن پیام است؛ یعنی تناظر یک به یک بتواند برقرار بشود.
مصاحبه کننده: و با سند بالادستی وحیانیاش.
آقای دکتر اسحاقی: بله احسنت. ما الآن میگوییم بیانات آقا، حضرت آقا و امام رحمت اللّه علیه که نگاه میکنیم میگوییم برای تک تک اینها ما آیه و قرآن داریم، چرا؟ چون رهبری، رهبری قرآنی است. چون رهبری قرآنی است، شما برایش اصلاً این بیانات همین جوری صادر نمیشود، اندیشه قرآنی است، گاهی اوقات به قرآن هم استناد میشود. مثلاً تجربه برجام، مذاکرات با کشورهای دیگر، آقا در بعضی جاها به آیات هم استناد میکنند ببینید این دارد به ما میگوید این جوری باید انجام بدهید و پیش بروید، دقت میفرمایدی همین که اشاره کردید بالادست هست اینها باید مشخص بشود. بنابراین وظیفه مؤسسه در بحث تمدن نوین اسلامی و اشاره هم کردید که آن دورانی است که مؤسسه باید بتواند به آن جایگاه برسد، آن خط اولی که از بیانیه چشمانداز خواندید این نقشآفرینی که این بزنگاهها اصلی حضور مؤثر خودش را بتواند چی کار بکند داشته باشد و احراز بکند که این اتفاق آیا دارد میافتد یا نمیافتد. این احراز خیلی مهم است، اشراف باید داشته باشد، اشراف داشته باشد، احراز بتواند بکند و اقدام بکند. اقدام هم متناسب با خودش هست، ما قانون نمیگذاریم، مؤسسه قانونگذاری نیست، اجرایی هم نیست، ولی آن وظیفه دوتا اول را دارد. دوتا اول که ت تفقه و ت دوم تبیین و ترویج را دارد و برای اینکه اشراف و احراز بکند میتواند گزارش بگیرد، بخواهد برود، بیاید و گزارشهای راهبردی تهیه بکند، گزارشهای راهبردی هم خیلی مهم است. حالا نمونههای زیادی در ذهن هست که این کارها را انشاءاللّه بتوانیم در گامهای پیش رو به انجام بسپاریم انشاءاللّه.
مصاحبه کننده: انشاءاللّه. و کلام پایانی را آقای دکتر در خدمتتان هستیم و اضافه بکنم که واقعاً استفاده کردیم.
آقای دکتر اسحاقی: خواهش میکنم. لطف کردید شما. به هر حال به نظر میرسد که این برنامهها و این چشماندازی که مؤسسه دارد یک برنامۀ عمل هم میخواهد برنامه عمل که این برنامه عمل حالا میگوییم بیست درصدش کاروِیژههای مؤسسه باشد و بقیهاش از ظرفیتهای بیرون خوب شناخته بشود و به کار گرفته بشود. برنامه تحولی ما نیاز داریم، این برنامه تحولی ناظر به همۀ روشها باشد، شیوهها باشد، فرایندها باشد، روندها باشد و بتواند آن هسته کوچک دانا و توانا و مقتدر و انقلابی و مؤمن را فراهم بکند و از ساز و کارهای روشهای انقلابی هم مدیریت جهادی هم بتواند بهره بگیرد. این آن وقت میتواند آن نقش منحصر به فرد خودش را فراهم بکند استفاده از ظرفیتهای موجود در فضای مجازی میتواند مؤسسه را چند ده برابر در هدف خودش به پیش ببرد و داشتن این چشماندازها و نگاه علمی هم خیلی میتواند کمک بکند امیدوار هستیم که خداوند به ما کمک بکند که نیتهایمان شکل بگیرد، چون اگر نیتها خالص باشد آن وقت خداوند برکت هم به کارها میدهد، رشد و تعالی هم میدهد، اصلاً ایدهها شکوفا میشود، ذهنها شکوفا میشود، هدایت میشود، الهام میشود، انسان بهرهمند میشود از انسان از امدادهای الهی و چون مسیر، مسیر حق هست، بیان و کلمه حق هست انشاءاللّه که خداوند همه اینها هم برای احیای و اعتلای کلمة اللّه است و کلمة اللّه وحی علیا. که میفرماید که اظهر کلمه الحق و اجعل العلیا و ادحض کلمة باطل دقت میفرمایید. این وظیفه اصلی است و جز این هم نباید بیندیشیم و عمل بکنیم و هر آنچه که تلاش بکنیم باز جای کار دارد و عنصر اصلی هم برای پیشرفت همین نیت است و عمل صالح. عمل صالح برای هر کاری به حسب خودش یک کلیپ و نماهنگ خوب میشود عمل صالح، یک پژوهش و مقاله خوب میشود عمل صالح، یعنی عمل صالح به حسب خودش میتواند شکل یک مصاحبه خوب میشود یک عمل صالح که روشنگری میکند دقت میفرمایید و کار مؤسسه خیلی مهم و حیاتی است، مخاطبش عرض کردم شناخت مخاطبان هست، از مدافعین تا مخالفین و معاندین، نخبگان، شهری، روستایی یعنی هیچ کسی را فروگذار نباید بکند چون جایگاه، جایگاه ولایی و امام امت هست، امت هم در سطوح مختلف و اقشار مختلف هستند باید ما یعنی نخ ارتباطی را باید با گروههای مختلف بتوانیم فراهم و ایجاد بکنیم آن وقت اگر شما توانستید با جامعه مخاطب خودتان آن ارتباط را فراهم بکنید آن وقت میتوانید بگویید که تازه اول کار است، میتوانید بگویید داریم به وظیفهمان عمل میکنیم، حتی معاندین، شناخت تئوریههای آنها، نظریات آنها، نقشههای آنها میگویم که مخاطب ما آنها هم هستند هر کدام به حسب خودش هست. اینها دارند دشمنی میکنند، دشمنیشان شناخته بشود، شگردهایشان شناخته بشود، شبهاتشان شناخته بشود، پاسخ داده بشود. مخالفین که مخالفت میکنند علتش چی هست، ریشههایش چی هست، عواملش چی هست، شناخته بشود. یعنی ما، مؤسسه یک مرکز مطالعات راهبردی حالا همه اینها را بخواهم جمع بکنم که شما گفتید پژوهش هم در آن باشد جاهای دیگر، مرکز مطالعات راهبردی گام دومی رسیدن به تمدن نوین اسلامی با بهرهگیری از اندیشهها، آثار و سیره و عملکرد رهبری معظم انقلاب در یک دورۀ زمانی خاصی که بتواند زیرساختهایش را فراهم بکند انشاءاللّه.
مصاحبه کننده: انشاءاللّه به برکت صلواتی بر محمد و آل محمد.