- ب ب +

پیش‌نیاز رونق تولید

همه‌ی امکانات در کشور مهیا و در انتظار یک مدیریت جهادی، انقلابی و با نشاط است که در آن کار، تلاش،‌ خستگی‌ناپذیری و اخلاص وجود دارد. مدیریتی کارآمد و با سواد که با شیوه‌های دقیق و عالمانه راه‌های صحیح را پیدا کند و از نیروی انسانی، سرمایه و فناوری موجود در کشور بیشترین بهره را نصیب جامعه کند و اقتصاد کشور رو به اوج شکوفایی برساند.
یک کارخانه ای را فرض کنید که از همه جهت در وضعیت خوبی به سر می برد؛ نیروی انسانی متخصص و کارآمد دارد، صاحب تکنولوژی و ماشین‌آلات پیش‌رفته می باشد و از نظر سرمایه هم در شرایط خوبی قرار دارد. کارخانه‌ای که خیلی از پیش‌نیازهای مهم برای تولید با کیفیت و با حداکثر ظرفیت‌ را در اختیار دارد، اما مدیر این کارخانه دست روی دست گذاشته‌ و با ناامیدی مطلق هیچ قدمی برای بازاریابی و تبلیغ محصولات بر نداشته است و به همین جهت روزبه‌روز تولیدات کارخانه و فروش آن کاهش پیدا می‌کند.
 
این مدیر بی‌حال‌و بی‌انگیزه هیچ قدمی برای نوآوری و تولید محصولات جدید برنمی‌دارد و برای همین نمی‌تواند با دیگران رقابت کند؛ درحالی‌که به‌ راحتی سرمایه‌ی کارخانه را خرج کارهای تشریفاتی‌ و بی‌خاصیت می‌کند. حاضر است برای کمی سود بیشتر، به جای تولید دست به واردات بزند و نیروی کارش‌ را با تعطیل کردنِ خطوط تولید بیکار کند.
 
اساسا به این‌که متخصصان کارخانه بتوانند مشکلی‌‌ را حل کنند، باور ندارد، کافی است گره‌ای در کار تولید به وجود بیاید، مثلا قطعه‌ی یکی از دستگاه‌های تولیدی خراب شود؛ یا پول هنگفتی خرج می‌کند تا آن قطعه از خارج وارد بشود یا کلا قید آن خط تولید را می‌زند ‌و برای همیشه متوقفش می‌کند. او حتی ممکن است به این موضوع فکر کند که برای خلاص شدن از دردسرهای کارخانه ‌و کسب سود بیشتر، کلا کارخانه را تعطیل کند ‌و تولید محصولش را به کارخانه‌های چینی بسپارد.
 
این کارخانه با اینکه از چهار عامل اساسی تولید، یعنی نیروی انسانی، سرمایه، تکنولوژی و مدیریت اقتصادی، سه تای اول‌ را دارد، اما یک مدیریت اقتصادی ضعیف، بی‌حال، ناامید، غیرانقلابی و بی‌تحرّک، باعث شده تا نه تنها کار تولید متوقّف بشود بلکه حتی به سمت واردات هم انحراف پیدا کند.
 
وضعیت این کارخانه، شبیه وضعیت کشور ماست. کشور ما امروز از نظر نیروی انسانی وضعیت خوبی دارد؛ در ایران سی‌و شش میلیون نفر جوان‌ و میان‌سال وجود دارد که نزدیک به چهارده میلیون‌ از آنها تحصیلات عالی دارند و تعداد فارغ‌التحصیلان علوم فنی و مهندسی در ایران به اندازه‌ای است که ما را در رتبه‌ی دوم جهان قرار می‌دهد.
 
ما از نظر سرمایه هم در وضعیت خوبی قرار داریم؛‌ نقدینگی 2000 هزار میلیارد تومانی، که حتی بخش کوچیکی از آن هم می‌تواند تولید را متحول کند؛ و صندوق توسعه‌ی ملی، که با ده‌ها میلیارد دلار سرمایه، پشتوانه‌ی مالی خوبی برای تولید کشور می باشد.
 
ما در زمینه‌ی فناوری در حوزه‌هایی که عزم و اراده‌ی جدی‌ای وجود داشته است، توانسته ایم به موفقیت‌های قابل توجه ای برسیم. فناوری‌هایی مثل سلول‌های بنیادی، انرژی هسته‌ای، هوافضا، موشکی و نانو، تنها بخشی از توان‌مندی‌های کشور را تشکیل می‌دهند و ایران را به الگویی مستقل برای کشورهای دیگر تبدیل کرده اند.
 
همه‌ی این امکانات در کشور مهیا و در انتظار یک مدیریت جهادی، انقلابی و با نشاط است که در آن کار، تلاش،‌ خستگی‌ناپذیری و اخلاص وجود دارد. مدیریتی کارآمد و با سواد که با شیوه‌های دقیق و عالمانه راه‌های صحیح را پیدا کند و از نیروی انسانی، سرمایه و فناوری موجود در کشور بیشترین بهره را نصیب جامعه کند و اقتصاد کشور رو به اوج شکوفایی برساند.
 
 
رهبر انقلاب اسلامی در دیدار رئیس‌جمهور و اعضای هیئت دولت در تاریخ (98/5/30) رونق تولید را نیازمند چهار نهاده دانستند: «نیروی انسانی»، «سرمایه»، «فناوری» و «مدیریت اقتصادی». ایشان نیروی انسانی ایرانی را انصافاً بی‌نظیر برشمردند و گفتند: این واقعیت، امروز مورد اذعان اندیشمندان برخی کشورهای دیگر نیز قرار دارد. رهبر انقلاب اسلامی، نقدینگی حداقل ۱۸۰۰ هزار میلیاردی و نیز فناوری قابل قبول در بسیاری از زمینه‌ها را دو نهاده‌ی قابل قبول دیگر خواندند و افزودند: اما در بخش مدیریت اقتصادی با وجود تلاشهای قابل تقدیر، باید با حساسیت بیشتر برنامه‌ریزی و عمل کرد تا مشکلات موجود در روند رونق تولید کاهش محسوس یابد.
 
ایشان در دیدار دیگری (96/1/1) به ویژگی‌های یک مدیر تراز پرداختند و فرمودند: ما هرجا یک مدیریّت انقلابیِ فعّالِ پُرتحرّک داشتیم، کار پیش رفته است؛ هرجا مدیریّتهای ضعیف، بی‌حال، ناامید، غیرانقلابی، و بی‌تحرّک داشتیم؛ کارها یا متوقّف مانده است، یا انحراف پیدا کرده است.