- ب ب +

عزیزترین فرد نزد پیامبر (ص)

گزیده‌ای از تعبیرات پیامبر(س) درباره فاطمه زهرا(س)
حضرت فاطمه ی زهرا(س) درخشندهترین بانوی اسلام هستند که هر چه انسان از مقام بالای ایشان بخواهد بگوید کمتر از حد عالی آن بانوی بزرگ است لذا بیان و کلام پیغمبر از همهی تعبیرات دربارهی دختر گرامیشان رساتر است. گزیدهای از بیانات حضرت آیت الله خامنه ای درباره ارتباط پیامبر(ص) و حضرت فاطمه (س) را در ادامه مرور می کنیم.
 
 
 
 
کسی که پیامبر(ص) به احترامش بلند میشد
من حقیقتاً، نه به عنوان تعارف، نه به عنوان یک حرفِ هزاران بار تکرار شده، واقعاً قاصرم؛ زبان قاصر است، دل قاصر است، ذهن قاصر است که بخواهد از این مقام بلند تعریف و تجلیل کند؛ این موجود انسانی، این دختر جوان، اینهمه فضیلت، اینهمه درخشندگی، اینهمه کبریا و عظمت؛ که کسی مثل پیغمبر وقتی فاطمهی زهرا بر او وارد میشد، قام الیها؛ نه فقط بلند میشد، بلکه بلند میشد و به سمت او میرفت. یک وقت یکی وارد اتاق میشود، شما به احترامش بلند میشوید؛ یک وقت کسی وارد اتاق میشود، شما با اشتیاق به طرفش میروید. اینها مگر شوخی است؟ این بحثِ پدر - فرزندی نیست. پیغمبر خدا اینجور از فاطمهی زهرا تجلیل میکند؛ رضای او را رضای خود، رضای خود را رضای خدا؛ سخط او را سخط خود، سخط خود را سخط خدا اعلام میکند؛ اینها مقامات فاطمه ی زهرا (س) است.
بیانات در دیدار جمعی از مداحان سراسر کشور
۱۳۹۱/۰۲/۲۳
 
 
پیامبر(ص) می فرمود: «پدرش به فدای او باد»
اینکه از قول پیغمبر اکرم نقل شده است که: «فداها ابوها»(۱) خودش یک نشانه است. اینکه در روایت دارد که وقتی فاطمهی زهرا (س) وارد خانهی پیغمبر میشد، یا آنجایی که پیغمبر نشسته
بودند وارد میشد، «قام الیها» - حضرت پیش پای او بلند میشد؛ به طرف او میرفت – این یک نشانه است؛ اینها عظمت است. اینکه همهی دنیای اسلام از آن روز تا امروز - شیعه و سنی فرقی ندارد - این بانوی بزرگوار را با چشم عظمت و جلالت نگاه میکنند، این هم خودش یکی از آن نشانه ها و علامت هاست. امکان ندارد که همه ی عقلا، علما و متفکران با نحله ها و عقاید مختلف در همه ی تاریخ یک امت و ملت، بر مدح و ستایش یک مرکز متفق القول باشند. این نیست مگر عظمت توصیف ناپذیر آن مرکز؛ این خودش یک علامت است.
بیانات در دیدار جمعی از مداحان
۱۳۸۳/۰۵/۱۷
 
اولین ملاقات پیامبر(ص) هنگام بازگشت از سفرها
احترام شگفتانگیز پیغمبر(ص)  به این بانوى جوان که دختر خود او است، نشاندهندهی عمق عظمت شخصیّت این بزرگوار است. در روایات آمده است که پیامبر اسلام(س) در هر سفرى که میخواستند بروند، اوّل از حضرت فاطمه(س)  وداع میکردند و بعد از برگشتن از سفر با اوّلین کسى که دیدار میکردند با حضرت فاطمه(س)  بود. رسول خدا(ص) براى دختر خود که بانوى جوانى بود احترام خاصّی قائل بود که در نظر بینندگان یک امر فوق العادهاى تلقّى میشد.
خطبه های نماز جمعهی تهران
۱۳۶۴/۱۱/۴
 
 
پیامبر(ص) می فرمود من را «پدر» خطاب کن، نه «رسول الله»
وقتى این آیهى شریفهى «یا ایها الذین آمنوا لا تَجْعَلُوا دُعاءَ الرَّسُولِ بَیْنَکُمْ کَدُعاءِ بَعْضِکُمْ بَعْضاً»(۲) نازل شد، که معنایش این است که اى مسلمانها پیغمبر را که صدا میزنید مثل صدا زدن افراد معمولى صدا نزنید، همدیگر را صدا میزنید مثلاً احمد، تقى، حسن، به پیغمبر اینجورى حرف نزنید، بگویید یا رسول الله؛ عنوان پیغمبر و رسالت الهى را ذکر کنید. که از آنجا مسلمانها موظّف شدند گاهى می گفتند یا اباالقاسم، گاهى میگفتند یا محمّد، اسم ها و کنیه هاى حضرت را میآوردند. از آن به بعد موظّف شدند که بگویند یا رسول الله. پیغمبر وقتى که این آیه نازل شد و خواندند و مسلمانها توى مسجد شنیدند،
بعد آمدند مثلاً منزل، حضرت زهرا آمدند گفتند که یا رسولالله سلام علیکم، پیغمبر اکرم [ایشان را] در آغوش گرفتند گفتند این مال تو نیست، تو به من بگو اى پدر، این دل من را آرام میکند، این به من لذّت میدهد؛ این محبوبیّت فاطمهى زهرا) است پیش پیغمبر.
دیدار گروهى از بانوان کشور ۱۳۶۳/۱۲/۲۱
 
 
همراهی با پیامبردر روز مباهله
روز مباهله، روزی است که پیامبر مکرم اسلام، عزیزترین عناصر انسانی خود را به صحنه میآورد. نکتهی مهم در باب مباهله این است: «و انفسنا و انفسکم» در آن هست؛ «و نساءنا و نساءکم»(۳) در آن هست؛ عزیزترین انسانها را پیغمبر اکرم انتخاب میکند و به صحنه میآورد برای محاجهای که در آن باید مایز بین حق و باطل و شاخص روشنگر در معرض دید همه قرار بگیرد. هیچ سابقه نداشته است که در راه تبلیغ دین و بیان حقیقت، پیغمبر دست عزیزان خود، فرزندان خود و دختر خود و امیرالمؤمنین را - که برادر و جانشین خود هست - بگیرد و بیاورد وسط میدان؛ استثنائی بودن روز مباهله به این شکل است.
بیانات در دیدار با جمعی از طلاب و روحانیون
۱۳۸۸/۰۹/۲۲
 
 
پذیرایی مادرانه از پیامبردر شعب ابیطالب
آن زمان که در شعب ابیطالب همهی راههای عافیت بر مسلمانان و وجود مقدّس نبیّ اسلام (ص) بسته شده بود؛ نه امکانات زیستی، نه امکانات رفاهی، نه آسودگی خاطر؛ دائم دغدغهی تهاجمِ دشمنان، دائم خبرهای بد، صدای گریهی کودکان از گرسنگی بلند، انواع ناراحتیهایی که در آن درّهی خشک وجود داشت و این عدّه خانوادهی مسلمان برای مدّت سه سال مجبور به اقامت شده بودند - و چه سختیها کشیدند و همهی این سختیها هم از مبدأ یکایک این انسانها از کوچک و بزرگ حرکت میکرد و روی دوش پیامبر اسلام مینشست. چون رهبر بود؛ چون همه به او متّکی بودند، همهی دردها را پیش او میآوردند، همهی فشارها را او حس میکرد - در چنین وضعیت سرشار از سختی و محنت و فشار و ناراحتیِ ناشی از دعوت در راه خدا و صبر در راه او - اتفاقاً در همین ایام جناب ابیطالب هم از دنیا میرود؛ جناب خدیجهی کبری هم در مدّت کوتاهی به رضوان الهی و لقاءاللَّه میپیوندد و پیامبر، تنهای تنهاست - فاطمهی زهرا، این دختر چند ساله - حالا بنا به اختلاف روایات، پنج ساله، شش ساله، هفت ساله، ده ساله - تنها کسی است که پیامبرِ با این عظمت به او تکیه میکند. او مثل مادر از پدر بزرگوار خود پذیرایی میکند، که این قضیهی «فاطمة امّ ابیها» مربوط به اینجاست.
بیانات در دیدار فرماندهان سپاه
۱۳۷۳/۰۶/۲۹
 
 
دلیل ملقب شدن به امّابیها
شما ببینید حضرت فاطمه(س) چگونه زندگی کرده است! تا قبل از ازدواج که دخترکی بود، با آن پدرِ به این عظمت کاری کرد که کنیهاش را امّابیها - مادرِ پدر – گذاشتند. در آن زمان، پیامبر رحمت و نور، پدیدآورندهی دنیای نو و رهبر و فرماندهی عظیم آن انقلاب جهانی - انقلابی که باید تا ابد بماند - در حال برافراشتن پرچم اسلام بود. بیخود که نمیگویند امّابیها! نامیدن آن حضرت به این کنیه، به دلیل خدمت و کار و مجاهدت و تلاش اوست. آن حضرت چه در دوران مکّه، چه در دوران شعبابیطالب - با آنهمه سختیهاکه داشت - و چه آن هنگام که مادرش خدیجه از دنیا رفت و پیغمبر را تنها گذاشت، در کنار و غمخوارِ پدر بود. دلِ پیغمبر در مدّت کوتاهی با دو حادثهی وفات خدیجه و وفات ابیطالب شکست. به فاصلهی کمی این دو شخصیّت از دست پیغمبر رفتند و پیغمبر احساس تنهایی کرد. فاطمهی زهرا سلاماللَّهعلیها در آن روزها قدبرافراشت و با دستهای کوچک خود غبار محنت را از چهرهی پیغمبر زدود. امّابیها؛ تسلّی بخش پیغمبر. این کُنیت از آن ایام نشأت گرفت.
بیانات در دیدار جمعی از مداحان
۱۳۷۳/۰۹/۰۳
 
 
سرور تمام زنان بهشت
پیغمبر اکرم(ص) دربارهی فاطمهی زهرا (س) فرمود: سَیِّدَةِ نِساءِ اَهلِ الجَنَّة؛(4) البتّه روایات دیگری هم هست: سَیِّدَةِ نِساءِ العالَمین؛ سَیِّدَةُ نِساءِ الدُّنیا؛(5) اینها همه با سندهای متقن از طریق شیعه و سنّی نقل شده است؛ نه اینکه فقط شیعه نقل کرده باشد؛ لکن به نظر من از همه مهمتر همان «سَیِّدَةِ نِساءِ اَهلِ الجَنَّة» است. ببینید خدای متعال در آیهی قرآن میفرماید: وَ ضَرَبَ اللهُ مَثَلًا لِلَّذینَ ءامَنُوا امرَاَتَ فِرعَون؛(6) [همسر فرعون] الگو برای همهی مؤمنین، نه فقط برای زنها؛ برای «لِلَّذینَ ءامَنُوا» [است]. یعنی خدای متعال برای همهی مؤمنین دو زن را الگو قرار داده است: وَ ضَرَبَ اللهُ مَثَلًا لِلَّذینَ ءامَنُوا امرَاَتَ فِرعَون، یکی زن فرعون -جناب آسیه- که دربارهی او چند جملهای میفرماید؛ بعد میفرماید: وَ مَریَمَ ابنَتَ عِمران؛(7) یکی هم حضرت مریم. خب این دو، الگو هستند برای همهی بشریّت؛ برای همهی مؤمنین عالم؛ این دو نفر و همهی زنهای برجسته و اولیای الهی از جنس مؤنّث، همه در بهشتند، جایشان بهشت است؛ آنوقت فاطمهی زهرا «سَیِّدَةُ نِساءِ اَهلِ الجَنَّة»(8 )است، سرور همهی اینها است. ماها نمیتوانیم بیشتر از این، آن مقامات را درک کنیم.
بیانات در دیدار مداحان اهلبیت علیهمالسلام
۱۳۹۶/۱۲/۱۷
 
 
هر که فاطمه را خشمگین کند، خدا را خشمگین کرده است
پیامبر اکرم دختری به نام فاطمه دارد که همه مردم مسلمان در آن روز میدانند که پیامبر فرمود: «انّ اللَّه لیغضب لغضب فاطمة»؛ اگر کسی فاطمه را خشمگین کند، خدا را خشمگین کرده است. «و یرضی لرضاها»؛(9) اگر کسی او را خشنود کند، خدا را خشنود کرده است. ببینید، این دختر چقدر عظیم المنزله است که پیامبر اکرم در مقابل مردم و در ملأ عام، راجع به او اینگونه حرف میزند. این مسألهای عادّی نیست.
بیانات در خطبه های نمازجمعه
۱۳۷۷/۰۲/۱۸