نشست اول - مکتب امام خمینی(ره) در اندیشه رهبر حکیم انقلاب اسلامی
اولین نشست، از سلسله نشستهای دهه فجر، با موضوع مکتب امام در اندیشه رهبر حکیم انقلاب اسلامی و به همت معاونت پژوهش و آموزش موسسه پژوهشی- فرهنگی انقلاب اسلامی (دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیتاللهالعظمی خامنهای) در تاریخ دوازدهم بهمن ۱۳۹۹ برگزار شد. این نشست با دبیری دکتر محمد اسحاقی (معاون پژوهش و آموزش موسسه پژوهشی-فرهنگی انقلاب اسلامی) و با حضور حجتالاسلام رحیمیان (عضو سابق دفتر امام خمینی) با محوریت بحث مکتب امام در اندیشه و عمل رهبر معظم انقلاب، حجتالاسلام علی ذوعلم (رئیس اندیشگاه گام دوم) با محوریت بحث حکمت سیاسی و انقلابی حضرت امام و دکتر یعقوب توکلی (استاد دانشگاه و نویسنده کتب تاریخی و انقلاب) با محوریت بحث امام خمینی و بازگشت به توحید برگزار شد.
ایشان در ادامه به نقش امام خمینی در گسترش نگرش توحیدی در تمام عالم اشاره داشتند و افزودند همه این پیروزیها و تغییر نگرشها نسبت به وحدانیت و اسلام و دین در حقیقت به مدد یک شخص محوری به نام حضرت آیتاللهالعظمی امام خمینی است که توانسته است این حرکت عظیم را ایجاد کند و بهطور نظاممند، روشمند و هدفمند شکل دهد، مکتبسازی کند، نظامسازی کند و اهداف پیش رو را برای سالها و دهها و سدهها ترسیم کند. ما هر چه بیشتر باید با این شخصیت، سیره و روش و منش و اندیشه آشنا شویم و خودمان را هم به آن نزدیک کنیم.
همچنین این عضو هیئتعلمی دانشگاه، در قسمت دیگری از سخنانشان، به ویژگیهای مکتب امام خمینی از منظر رهبر معظم انقلاب پرداختند و به مواردی همچون اعتماد به صدق وعده الهی، اسلام ناب در مقابل اسلام آمریکایی و اسلام انحرافی، اعتقاد به اراده و نیروی مردم، تکیه بر وحدت ملی، حمایت از مستضعفان و طبقه محروم و ... اشاره داشتند.
در ادامه نشست، حجتالاسلام رحیمیان به جایگاه رهبر معظم انقلاب در گسترش اندیشه امام پرداخته و اشاره داشتند رهبر معظم انقلاب آن چرا که از امام دریافته است بهصورت مبنایی و اعتقادی همراه با مستندات عقاید امام و زیرساختهای آن چیزهایی را که امام بیان کرده است به آن اشراف و اعتقاد دارد. حدود ۴۰ ساعت یا بیشتر رهبر معظم انقلاب در مراسم سالگرد حضرت امام درصدد تبیین مواضع امام، خط امام و تفکر امام بود که یقیناً کسی را بنده حداقل سراغ ندارم که در این حد و با این عمق و ابعادی که مقام معظم رهبری تبیین کرد، تفکر حضرت امام را تبیین کند.
در ادامه ایشان وجوه تشابه حضرت امام و رهبر معظم انقلاب را طرح و اشاره داشتند که آنچه را که ما از امام دریافت کردیم و بعدها در زمان ریاست جمهوری و اوایل انقلاب و در دوران رهبری که از رهبر معظم انقلاب درک کردیم، واقعاً یک انطباق شگفتانگیزی را بین ابعاد مختلف زندگی این دو بزرگوار دریافت کردیم. این انطباق را میتوان در عبادتها و تقرب در درگاه خداوند متعال یافت. هر دو تا آنجایی که ما اطلاع یافتیم وجه اشتراکی در تجهد نماز شب که شاید یک ویژگی بسیار برجسته این دو بزرگوار بود، داشتند. نمیدانم شاید کمتر در زندگی آنها اتفاق افتاده باشد که نماز شب آنها ترک شده باشد.
اعتقادشان و پیوندشان، ارادت و عشقشان نسبت به اهلبیت؛ علاقه خاصشان نسبت به حضرت زهرا (س)، علاقهشان نسبت به شهدا، خانواده شهدا و ایثار گران که در این عرصه من خاطرات و مشاهدات متعددی را از حضرت امام نسبت به خانواده شهدا و همچنین مقام معظم رهبری نسبت به خانواده شهدا، شاهد بودم. بهطور عجیبی این ویژگی بین این دو بزرگوار انطباق دارد. ساده زیستی آنها و سایر ابعاد زندگی که واقعاً انطباق فوقالعادهای بین این دو بزرگوار وجود دارد.
آن چیزی که وجه اشتراک بین این دو بزرگوار را شکل میدهد، آن ریشه و مبنا و منشأ تفکر این بزرگوار است و آن پیوندی است که آنها با قرآن دارند، پیوندی که همراه با باور است. ممکن است کسانی قران بخوانند، حفظ باشند و نفهمند. درعینحال ممکن است کسانی هم باشند که قران را بخوانند، بفهمند و احیاناً قران را هم باور داشته باشند ولی در مقام عمل پیوند مستحکمی با قرآن نداشته باشند. آنچه را که من از این دو بزرگوار دریافت کردم آن است که هیچ موضعی، هیچ سخنی از آنها در ارتباط با مسائل نهضت و انقلاب صادر نمیشود مگر آنکه مبنای قرآنی داشته باشد و در سنت قطعی معصومین وجود داشته باشد.
در ادامه نشست، حجتالاسلاموالمسلمین علی ذوعلم، نقش امام در تغییرات بنیادین و اساسی را طرح و اشاره داشتند که این تغییر در دو عرصه؛ یکی در عرصه نظر و دیدگاه جامعه و دیگری در عرصه عمل بوده است. در عرصه نظر، نیز یکی در عرصه نظر در توده مردم، امت اسلامی و جهانیان و دیگری، عرصه نظر در نخبگان و بهخصوص در مباحث معرفت دینی و معرفت اسلامی در جامعه ما بود که حضرت امام یک غبار تاریخی را از این معرفت زدودند و به تعبیر خودشان یک صورتبندی جدید و ابداعی در باب اسلام بود. ایشان اسلام ناب محمدی (ص) را در قبال اسلام آمریکایی با آن شقوق و مصادیق مختلفش مطرح کردند. تغییر در عرصه نظری که در مورد توده مردم داشتند، اینگونه بود که نگاه جامعه را به دین، به سیاست، به هویت، به سعادت به پیشرفت و به این قبیل مفاهیم تغییر دادند، در حقیقت یک نگاه عمیق جدید که از آن اصالتها و ریشههای قرانی و اهلبیت، مکتب اهلبیت و آن ریشههای عمیق عقلانی و عرفانی سرچشمه میگرفت، امام بازخوانی کردند.
در ادامه ایشان نقش امام در ترکیب جمهوریت و اسلامی را طرح و اشاره داشتند که حضرت امام جمهوریت و اسلامیت را ترکیب کرد. حقیقتاً، اگر یک فحل حوزوی، یک اندیشمند حکیم، فقیه و فیلسوف در آن حد متعالی از اعتبار، این بحث را مطرح نمیکرد، قطعاً این بحث با چالشهای نظری و علمی بسیار بیشتری مواجه میشد. البته هنوز هم این بحث در مباحث فلسفه سیاسی اسلام و در دیدگاههایی که متأسفانه بعضی از غربگرایان امروز ما مطرح میکنند هنوز مورد بحث قرار میگیرد و نشان میدهد که کار نظری و کار فلسفی و کار فقهی بخصوص در باب ترکیب جمهوریت و اسلامیت بسیار کار ارزشمند و مهمی است. بعدها رهبر معظم انقلاب این ترکیب را مردمسالاری دینی بیان کردند و یک تعبیر جدیدی را که در واقع رساننده آن محتوای عظیم است، بیان کردند.
نکته عمیق در دیدگاه حضرت آقا نسبت به این بحث، ترکیب این است که این ترکیب یک ترکیب مصنوعی نیست این جمهوریت در ذات اسلامیت است و اصالت با همان اسلامیت است. چارچوبهای مشروعیت نظام دینیای که اسلام نمیپذیرد که یک نظام عادلانه فقهی و مبتنی بر حقوق اجتماعی، اقتصادی و سیاسی و اسلام، بدون بستر مردمسالاری شکل بگیرد.
رئیس اندیشگاه گام دوم در قسمت دیگری از سخنرانی خود، موضوع ایستادگی را طرح و اشاره داشتند نکته دوم بحث ایستادگی در مقابل امواجی از خصومتها، خباثتها، توطئههای انواع اقسام دشمنان بود. در حقیقت حضرت آقا در این بیانه گام دوم، نقش عملی و عینی امام را در کنار آن قدرت عظیم ایمان و انگیزه ملت مطرح میکند که این هم بدون رهبری اسمانی و تائید شده امام عظیم الشان، این تابآوری ممکن نبود.
دکتر ذوعلم همچنین به باور ما میتوانیم پرداختد و افزودند که بهعنوان نکته سوم که رهبر انقلاب مطرح کردند و از کلیدواژههای اساسی محسوب میشود و ما در آینده هم بیشتر به آن نیاز خواهیم داشت، اعتقاد به اصل ما میتوانیم و بحث مدیریت جهادی، الهام گرفته از اسلام انقلابی است که به تعبیر حضرت آقا، امام بزرگوار به همه ما آموخت؛ یعنی بعد از امام همه ما این نگاه امام را به اصل ما میتوانیم از امام یاد گرفتهایم و منشأ عزت و پیشرفت ما در همه عرصهها بوده است.
همچنین ایشان بهعنوان نکته آخر به موضوع معنویت و اخلاق در جامعه پرداخته و اشاره داشتند در فضای عمومی جامعه بهخصوص در ارتباطات مدیریتی، در ارتباطات احزاب و جناحها، در عرصه فرهنگ اقتصادی، فرهنگ خانوادگی و فرهنگ تربیتی که رهبر معظم انقلاب این را بهعنوان یکی از دستاوردهایی مطرح میکنند که از آن انسان معنوی و عارف وارسته از پیرایههای مادی سرچشمه میگیرد و این ناشی از رفتار و منش حضرت امام بود.
دکتر یعقوب توکلی نیز در این نشست ابتدا به ادبیات شکل گرفته در جریان انقلاب اسلامی پرداخته و اشاره داشتند حاج که ادبیات شکل گرفته در جریان انقلاب اسلامی عمدتاً حول محور مبارزه با طاغوت بود. آن اعبُدُوا اللَّهَ وَاجتَنِبُوا الطّاغوتَ. طاغوتی که در آن زمان بهطورجدی مورد هدف قرار گرفت یکی مربوط به طاغوت مرکزی بود. دوم طاغوت فرامرزی و سوم مربوط به طاغوت پیرامونی بود. طاغوت مرکزی همان شاه، طاغوت فرامرزی آمریکا، اسرائیل و انگلیس و طاغوت پیرامونی مقامات سیاسی، نظامی، خوانین، حکام و تأثیرگذارانی که بر اقتصاد مردم، زندگی مردم و فرهنگ مردم حاکمیت داشتند هرکدام شکلی از طاغوت بودند. لذا انقلاب اسلامی آمد و این چند حوزه را با هم دیگر هدف قرار داد. توحید و بازگشت به توحید و مبارزه با طاغوت محوریت یافت.
در ادامه ایشان به نقش تحولآفرینی امام اشاره داشتند و افزودند نکته مهم اینجاست که آن اندیشهای که امام آورد، با آن جامعه ما و طیفی از یارانش را متحول کرد. خصوصاً بخش وسیعی از جوانان جامعه ایران را به این اکسیر اعظم توحید و شهادت متصل کرد. لذا از دل این جامعه سید حسین علم الهدی، عبدالحمید دیالمه، محمدحسین فهمیده بیرون آمد و از دل این جامعه هزاران، هزار شهید بیرون آمد. شما وقتیکه با آنها گفتگو میکردید ترجمان زبان امام بودند. آنها میفهمیدند که امام چه گفته است. آن حقیقت را فهم میکردند. لذا یک نسل فداکار در انقلاب اسلامی به وجود آمد که نسل فداکار معتقد هستند.
این نویسنده کتب تاریخی و انقلاب در ادامه به چهار حوزه فعالیت دشمنان اشاره داشتند و افزودند این دشمنان در چهار حوزه فعالیت میکنند. یکی در حوزه اسلام است. شما حجم گستردهای از کسانی که در اطراف ما و بیرون این سرزمین هستند و دارند با اسلام مواجه میکنند و به خاطر ضدیت با اسلام دارند با ما میجنگند. بخش وسیعی از دشمنان ما دشمنان تشیع هستند. ممکن است شناسنامه اسلامی داشته باشند. جریان وهابیت الآن در دنیای اسلام تبدیل به جریان بهشدت نیرومند شده است و تعارف نیست. جریانی که مخالف ایران است. جریانهای متعدد چه در درونمرزی و چه برونمرزی که به دنبال تجزیه سرزمینی هستند و به دنبال نابود کردن این شبکه موجود هستند. اینها یک حجم گستردهای دارند. برعکس جریانهایی که ادعای ناسیونالیستی داشتند دفاع از ایران، وطنخواهی، کوروشگرایی و باستانگرایی داشتند اینها همیشه ضعیفترین و ناتوانترین مجموعهها در حفظ سرزمین بودند.
همچنین ایشان در قسمتی دیگر از صحبتهایشان، به چرایی عدم استفاده از متفکران انقلاب پرداخته و اشاره داشتند که یک واقعیتی وجود دارد ما برای رشد جریان انقلاب اسلامی، باید سمت متفکران انقلاب اسلامی برویم، باید بستر را کسانی که سالهای سال در این حوزه کار کردند استفاده شود. اساتید زیادی هستند که مطالعات گسترده دارند و نظریات مختلفی را میداند اما کسی سراغ اینها نمیرود و حالشان را نمیپرسد. چرا؟ چون به این دلیل که آن مدیر فرهنگی که بر این مجموعه حاکم است چون قیفش وارونه است و توانایی و احاطه فکری ندارد، سراغ آدمهای ضعیفتر رفته است و این یک واقعیت است.