نشست دوم- جهش تولید در منظومه فکری رهبر حکیم انقلاب اسلامی
دومین نشست، از سلسله نشستهای دهه فجر، با موضوع جهش تولید در منظومه فکری رهبر حکیم انقلاب اسلامی و به همت معاونت پژوهش و آموزش موسسه پژوهشی- فرهنگی انقلاب اسلامی (دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیتاللهالعظمی خامنهای) در تاریخ سیزدهم بهمن ۱۳۹۹ برگزار شد. این نشست با دبیری دکتر محمد اسحاقی (معاون پژوهش و آموزش موسسه پژوهشی-فرهنگی انقلاب اسلامی) و با حضور دکتر غفاری (پژوهشگر اقتصادی) با محوریت بحث مروری بر بیانات رهبری معظم انقلاب در موضوع جهش تولید، حجتالاسلام معلی (معاون پژوهشی مرکز راهبری مطالعات اسلامی اقتصاد مقاومتی حوزههای علمیه) با محوریت بحث جهش تولید و نسبت آن را با اقتصاد مقاومتی و دکتر سعیدی (عضو هیئتعلمی دانشگاه قم) با محوریت بحث تجربه جهش تولید در کشورهای دیگر و دلالتهای آن برای جمهوری اسلامی ایران برگزار شد.
در ادامه، این عضو هیئت علمی دانشگاه، به یک کلان نقشه اشاره داشتند و افزودند البته در یک نقشه کلانتر ما با سه ضلع یک مثلثی که نوک اصلی به سمت تشکیل تمدن نوین اسلامی است در درازمدت و بهعنوان یک غایت مواجه هستیم. یک ضلع این مثلث فرهنگ و ضلع دیگر آن علم و فناوری است؛ اما ضلع سوم آن، اقتصاد است. اقتصادی که فرهنگ پایه و دانشبنیان باشد. در مجموعه سیاستهای ابلاغی رهبر انقلاب، علاوه بر چشمانداز ۲۰ ساله و همچنین سیاستهای حاکم بر برنامههای توسعه، سیاستهای جامع اقتصاد مقاومتی را میتوان مشاهده کرد که راهحل و برونرفت کشور از معضلات و مشکلات اقتصادی و رشد و شکوفایی بخشهای مختلف است.
همچنین ایشان به تجربه دفاع مقدس پرداختند و اشاره داشتند که در ایام انقلاب اسلامی و ۸ سال دفاع مقدس، مردم و بهویژه جوانان با حضور جانانه توانستهاند کار شگرفی را انجام دهند و پیروزیهای مهمی را به دست آوردند، بهگونهای که یک وجب از خاک مقدس جمهوری اسلامی ایران را در قبال تهاجم همهجانبه قدرتهای بزرگ و عوامل و نیروهای نیابتی آنها از دست ندادند. این تجربه موفق میتواند در زمینههای مختلف فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی هم تکرار شود.
در ادامه نشست دکتر غفاری، مروری بر بیانات رهبری معظم انقلاب در موضوع جهش تولید داشته و به پنج محور در این موضوع پرداختند. ابتدا در بحث تولید گزیدهای از سخنان رهبر معظم انقلاب اهمیت در چهار موضوع محوری تولید، وظایف در حمایت از تولید ملی، ویژگیهای تولیدات داخلی و همچنین بخشهای تولیدی که شامل کشاورزی، خدمات و صنعت، ارائه شد.
دکتر غفاری در ادامه نشست در خصوص شرایط ایجاد جهش به دو نکته مهم در بیانات رهبری اشاره داشتند؛ اولین نکته اینکه امتحانهای بزرگ مثل جنگ زمینهساز شناخت فرصتهای جهش در کشور است. نکته دوم در مورد شرایط ایجاد جهش است.
همچنین ایشان در بحث عوامل ایجاد جهش، چهار عامل را از دیدگاه رهبر معظم انقلاب برشمردند: عامل اول علم، عامل دوم ایمان، اخلاص، هماهنگی و همکاری، عامل سوم بحث مجاهدت، حماسه و تلاش، عامل چهارم عامل برنامهریزی خوب، ثبات در مدیرت، اهتمام در فرهنگسازی و گفتمان سازی است.
دکتر غفاری در ادامه به موضوع مسیر برای جهش پرداختند و اشاره داشتند که به راه غلط غربیها برای جهش نباید دنبال شود. همچنین پیشرفت مسیر تمدن اسلامی با تمدن غربی متفاوت است و دیگر اینکه این نظام حرکت و موفقیتش فقط به برکت تقوا امکانپذیر است. همچنین جهش باید درونزا باشد و توجه به عنصر عدالت در مسیر جهش بسیار مهم است.
در ادامه نشست حجتالاسلام معلی به نسبت جهش تولید با اقتصاد مقاومتی پرداختند و اشاره داشتند که بهطورکلی تحقق جهش تولید میتواند به دو صورت تصویر شود. در حالت اول، همه عوامل مؤثر بر تولید باید به شکل کارا به کار گرفته شوند که بحث کارایی عوامل تولید مطرح است تا از این طریق هم فرصتهایی جدید اقتصادی ایجاد شود و هم مقیاس تولید کشور افزایش یابد. حالت دوم جایی است که تغییر بنیادین مثلاً تغیر تکنولوژیکی که تغییر برونزا هم محسوب میشود در منحنی تولید، تغییر ایجاد میکند. به هر صورت لازم است که افزایش تولید در جهش تولید هم مستمر و هم در درونزا باشد. چون اگر مستمر نباشد ما نتایج جهش تولید را نخواهیم دید و جهش محقق نخواهد شد. مقام معظم رهبری فرمودند که در سفره مردم باید آثار افزایش و جهش تولید دیده بشود؛ بنابراین هم باید مستمر باشد و هم درونزا باشد؛ یعنی متکی بر ظرفیتها و امکانات داخلی باشد؛ اگر اینطور نباشد امکان استمرار وجود نخواهد داشت. اگر بر اساس درونزایی و مبتنی بر ظرفیت داخل کشور این کار انجام نشود، نمیتوان به شکل مستمر جهش تولید داشت.
ایشان در ادامه جهش تولید را برای اقتصاد ایران نهتنها امر ممکنی بلکه واجب و ضروری دانستند و اشاره کردند که در بحث ممکن بودن جهش تولید میتوان تجربه سایر کشورهایی که دوره مانع داشتند و آن مانع را رفع کردند و تولید آنها جهش یافت را مطالعه کرد. تجربه کشورهایی از جمله کشور برزیل، هنگکنگ، چین، المان، ژاپن و آمریکا، انگلیس و فرانسه و ... نشان میدهد که جهش تولید برای ایران ممکن است به شرطی که خواسته عمومی و ملی باشد.
حجتالاسلام معلی در ادامه نشست به ظرفیتهای کشور ایران پرداخته و اشاره داشتند که ایران یک درصد از جمعیت جهان، ۹ درصد از ذخایر نفتی و ۱۶ درصد ذخایر گازی را دارد؛ اما به میزانی که منابع طبیعی و ظرفیت دارد، تولید نمیکند. لذا حدود نیم درصد از صادرات دنیا و همین مقدار از واردات جهان متعلق به ایران است. بر اساس استناد به شبکههای دانش در سال ۹۶ رشد علمی ایران حدود ۱۰ درصد بود و رشد اول علمی دنیا را در اختیار داشت. این در حالی است که چین نصف ایران یعنی حدود ۴.۵ درصد رشد علمی داشت. رتبه علمی ایران در سال ۹۷ به رتبه ۱۶ جهان ارتقا پیدا کرد. در حق ثبت اختراع، رتبه دهم در دنیا را داشتیم. در سال ۹۲، ۵۵ شرکت دانش بینان در کشور فعالیت میکردند. این رقم در سال ۹۸ به چهار هزار و هفتصد شرکت رسید. این بهشدت مستعد آن است که پیشران اقتصاد مقاومتی باشد. این شرکتها هم ازلحاظ تعداد و درآمد برای کشور رشد خوبی داشتند و میتوان از آنها بهعنوان پیشران استفاده کرد.
ایشان در آخر به نسبت جهش و تولید با هرکدام از مؤلفههای اقتصاد مقاومتی پرداخته و چهار مؤلفه و نسبت آن با جهش تولید را طرح کردند؛ مؤلفه اول، مؤلفه مردم بنیانی، مؤلفه دوم عدالت محوری، مؤلفه سوم دانشبنیانی و مؤلفه چهارم برونگرایی و درونزایی.
در ادامه نشست دکتر سعیدی، به بررسی تاریخی جهش تولید بین کشورهای مختلف، درسها و عبرتها پرداختند. ایشان در ابتدا وضعیت فعلی اقتصاد ایران را طرح و اشاره داشتند که آمارها نشان میدهند که امریکا ۲۴ درصد، چین ۱۴ درصد، ژاپن حدود ۶ درصد، کشورهای اروپای غربی مثل فرانسه، انگلیس و آلمان در کنار هم بیش از ۱۰ درصد از تولید دنیا را انجام میدهند. همین پنج کشور نزدیک به ۶۰ تا ۷۰ درصد از کل تولید دنیا را انجام میدهند. سهم ایران تقریباً نیم درصد از کل تولید دنیا است. درحالیکه بر اساس ظرفیتهای جغرافیایی، ترانزیتی، تاریخی و انسانی، ظرفیتهای اقتصادی ما خیلی بیشتر از این چیزهاست. ولی ما در سطح تولید جهانی نیم درصد از تولید دنیا را انجام میدهیم.
آمار سطح تولید بین کشورها نشان میدهد که چین از سال ۲۰۰۰ یک جهش داشته است. ژاپن هم یک دورهای جهش داشته است و توانست تولید اقتصادی در سطح بالاتری داشته باشد. سطح تولید ما در مقایسه با کشورهای مختلف یک سطح پایینی قرار گرفته است و ما در فضای جهانی حتی به لحاظ قدرت خرید هم در سطح بسیار پایین قرار داریم.
ایشان کشورهایی را که جهش و رشد اقتصادی داشتند را به سه دسته کلی تقسیم نموده و اشاره داشتند یک دسته از کشورها، کشورهای استعمارگر هستند که در رأس آنها انگلستان و فرانسه قرار دارند. اینها دوره جهش تولید خودشان را از قرن ۱۷ و ۱۸ شروع کردند. جهش تولید در این کشورها عمدتاً مبتنی بر استعمار است. چون این کشورها خودشان منابع طبیعی و ثروتهای طبیعی کافی و نیروی کار کافی نداشتند.
دسته دوم کشورهایی مثل المان یا ژاپن توانستند با یک روحیه ناسیونالیسم اقتصادی جهش تولید را رقم بزنند. آلمان و ژاپن مقداری دیر به استعمار رسیدند و جهان بین انگلستان، فرانسه و روسیه تقسیم شده بود و هرکدام از اینها منطقه نفوذی برای خودشان دارند. اینها اول کشورگشایی به سبک دورههای استعماری را شروع کردند. ولی چون قدرتشان کم بود به ناسیونالیسم اقتصادی و تجهیز منابع داخلی روی آوردند و از این طریق تلاش کردند تا جهش اقتصادی را در کشورشان رقم بزنند.
دسته سوم، کشورهایی هستند که بعد از جنگ جهانی دوم توانستهاند جهش تولید را رقم بزنند. مثلاً چین و کره، قدرت استعماری نداشتند و فرصت تاریخی جهش برای آنها ایجاد نشده بود. هرچند چین و کره متفاوت هستند اما یک مشخصه مشترکی دارند آنهم این بود که این دو کشور توانستند با یک دیکتاتوری محکم و آهنین و از طریق فشار مضاعفی که بر نیروی کار وارد کردند، جهش تولید را در اقتصاد خودشان رقم بزنند. همچنین تجهیز منابع، هدایت اعتبارات، جذب سرمایهگذاری خارجی بسیار هدفمند و محدود و انتقال تکنولوژی، صورت گرفت.
تجربه کشورهای مختلف بر اساس اقتضائات تاریخی، اجتماعی، تکنولوژیکی و فرهنگی خودشان بوده است. حالا جمهوری اسلامی ایران چه کاری میتواند انجام دهد؟ علیرغم همه درسهایی که این تجربهها میتواند در مورد سیاستگذاریها، هدایت اعتبارات، در جذب تکنولوژیکی داشته باشد، ولی به لحاظ مبانی اقتصاد سیاسی ما نیازمند این هستیم که برای جهش تولید خود به یک الگوی منحصربهفردی دست پیدا کنیم. این الگوی منحصربهفرد ضمن اینکه باید مبتنی بر مؤلفههای اعتقادی، دینی، مذهبی و فرهنگی ایران باشد، باید بتواند شرایط خاص اقتصادی ما را هم در نظر بگیرد.
این عضو هیئت علمی دانشگاه قم در آخر اشاره داشتند در مدل بومی و اسلامی خودمان نیاز داریم که به جهش تولید برسیم. نظریه اقتصاد مقاومتی فضای خوبی را به لحاظ تئوریک برای ما باز کرده است. ولی به لحاظ افکار عمومی و دستگاههای کارشناسیای که میخواهند این نظریه اقتصاد مقاومتی را ادراک کنند و بعد آن را در فضای عینیت جامعه به کار ببندد، ضعفهای جدیای وجود دارد. بدنه کارشناسی کشور باید تغیر کند و فکرش باید تغییر کند. اگر این فکر تغییر نماید، محقق شدن جهش تولید در کشور، عجیب نخواهد بود.