- ب ب +

نشست هفتم - چگونگی، الزامات، موانع و چالش‌های تحقق تمدن نوین اسلامی

هفتمین نشست، از سلسله نشست‌های دهه فجر، با موضوع چگونگی، الزامات، موانع و چالش‌های تحقق تمدن نوین اسلامی و به همت معاونت پژوهش و آموزش موسسه پژوهشی- فرهنگی انقلاب اسلامی (دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت‌الله‌العظمی خامنه‌ای) در تاریخ هجدهم بهمن ۱۳۹۹ برگزار شد. این نشست با دبیری دکتر محمد اسحاقی (معاون پژوهش و آموزش موسسه پژوهشی-فرهنگی انقلاب اسلامی) و با حضور حجت‌الاسلام علی ذوعلم (رئیس اندیشگاه بیانیه گام دوم) با محوریت بحث جایگاه دولت اسلامی در تمدن سازی نوین اسلامی، حجت‌الاسلام علیرضا پیروزمند (عضو هیئت‌علمی و قائم‌مقام فرهنگستان علوم اسلامی) با محوریت بحث الزامات تحقق تمدن نوین اسلامی و دکتر محمدرحیم عیوضی (عضو هیئت‌علمی دانشگاه شاهد) با محوریت بحث ضرورت، امکان و مطلوبیت مسئله شناسی تمدن نوین اسلامی با رویکرد آینده‌پژوهی برگزار شد.
 در ابتدای نشست دکتر محمد اسحاقی به دوری انسان از مبدأ آفرینش پرداخته و اشاره داشتند که آنچه بر بشر در این سده‌ها و هزاره‌ها گذشت، مصیبت‌هایی می‌باشد که به خاطر دوری انسان از مبدأ آفرینش ایجاد شده است. در حقیقت انسان تلاش کرده است با راه‌هایی به غیر از راه، اندیشه الهی و آسمانی، مسیر خودش را طی کنند. لذا راه زمین و اسمان قطع شد و جاهلیت مدرن مجدداً بر جوامع انسانی حاکم شد. آنچه را که فرشتگان در هنگام خلقت انسان و هبوط حضرت آدم هشدار می‌دادند أَتَجْعَلُ فِيهَا مَنْ يُفْسِدُ فِيهَا وَيَسْفِكُ الدِّمَاءَ؛ اتفاق افتاد. آن هم به خاطر دوری‌ای بود که از مبدأ آفرینش صورت گرفت.

ایشان در ادامه به موضوع انحراف مکاتب مختلف پرداخته و اظهار داشتند که تمدن‌های مادی یکسره انسان را به انحراف کشاندند و فکر، روح، اندیشه و معنویت را به نحوه دیگری تعریف کردند. بعضی از مکاتب اساس واقعیت‌ها را انکار کردند؛ یعنی حقیقت روح، جان انسانی و معنویت او را یک امر غیر واقعی و توهمی قلمداد کردند. مکاتبی به وجود آمدند و در این مسیر انسان‌هایی هم پیرو این دیدگاه‌ها شده و به انحراف عقیده و اخلاق کشیده شدند. بعضی از آن‌ها به ماتریالیسم، کاپیتالیسم و انواع ایسم­هایی که در قرن ۱۹ و ۲۰ به وجود آمدند، (روی آوردند). (بااین‌حال) کماکان انسان سرگشته به دنبال راه‌حل‌ها، نسخه‌ها و فرمول‌های نجات‌بخش می­گردد. تا وقتی‌که این باور، معرفت و این حقیقت بر جوامع انسانی آشکار نشود، آن مدد و نجات الهی -هرچند در مسیر است و انسان اراده کند می‌تواند به آن‌ها دست پیدا کند- نمی‌تواند نجات‌بخش وی باشد.

این عضو هیئت‌علمی دانشگاه، به انقلاب اسلامی پرداختند و اشاره داشتند که در این اوضاع‌واحوال جهانی که همه ناامید از نسخه‌های نجات‌بخش هستند، انقلاب اسلامی ایران به رهبری آزاده مردی از تبار پیامبران، انقلابی را بر مبانی، اهداف و روش‌های دینی استوار کرد. در ادامه و بعد از امام خمینی (ره) که حق حیات بر همه جوامع انسانی و به‌ویژه ما دارد، رهبری معظم انقلاب حضرت آیت‌الله خامنه‌ای سکان‌داری هدایت جوامع مسلمین را که بر عهده می‌گیرند، ایده تمدن نوین اسلامی را بیان می‌کنند. حداقل در سه دهه اخیر یعنی از دهه ۸۰، می‌توان ارکان یک تمدن نوین اسلامی را در ابعاد نرم‌افزاری و سخت‌افزاری در بیانات، سیره و عملکرد ایشان مشاهده کرد.

ایشان در آخر به بیانات رهبر معظم انقلاب پرداخته و اشاره داشتند که رهبری معظم انقلاب در بیانیه گام دوم سه مرحله را قبل از ظهور تبیین می‌کنند. این هرچند یک مسیر طولانی است اما افق روشن و امیدوارکننده‌ای دارد. این سه مرحله شامل خودسازی، جامعه پردازی و سپس تمدن سازی می‌شود. رهبری معظم انقلاب در یک پنج‌گانه دیگری به حرکت از یک مسیر انقلاب، نظام، دولت و جامعه اسلامی به تمدن نوین اسلامی اشاره می‌کنند. حداقل سه دهه، کار نرم‌افزاری و سخت‌افزاری از سوی حضرت آیت‌الله خامنه‌ای صورت گرفته است.

در ادامه نشست حجت‌الاسلام ذوعلم، به بحث مراحل جامعه پردازی پرداخته و اشاره داشتند که بحث جامعه پردازی بعد از خودسازی و قبل از تمدن سازی در بیانیه گام دوم وجود دارد. جامعه پردازی با بحث نظام سازی، شکل‌گیری دولت و جامعه اسلامی مرتبط است و این پردازش یا به تعبیری جامعه پردازی، یک فرایندی را نشان می‌دهد که در درجه اول نفی طاغوت و برداشتن موانع، در درجه دوم بحث چارچوب سازی و نظام سازی، در درجه سوم بحث دست‌یابی به دولت اسلامی و در درجه چهارم بحث جامعه اسلامی را شامل می‌شود. این چهار مرحله که در بیانات حضرت‌ آقا مطرح می‌شود، مجموعاً به جامعه پردازی اشاره دارد.

ایشان در ادامه به جایگاه جامعه سازی و دولت اسلامی پرداخته و اشاره داشتند در شکل‌گیری واقعی و عینی تمدن نوین اسلامی، حتماً باید حدی از دولت اسلامی وجود داشته باشد. تمدن سازی نوین اسلامی، کار بسیار پیچیده و دارای ابعاد گسترده است و حتی باید فراتر از سطح امت اسلامی در نظر گرفته شود. (لذا اگر تمدن سازی نوین اسلامی) یک کار بلندمدت تلقی شود، جامعه سازی اسلامی یک کار میان‌مدت و دولت اسلامی یک کار کوتاه‌مدت محسوب می‌شود.

ایشان ضمن رد عدم بازگشت به تمدن اسلامی گذشته، اشاره داشتند زمانی که بحث تمدن نوین اسلامی مطرح می‌شود، منظور تمدن اسلامی است اما قطعاً بازگشت به تمدن اسلامی پیشین نیست. ممکن است از آن تجربه‌ها استفاده شود ولی این به معنای بازگشت به تمدن قبلی نمی‌باشد. تمدن نوین اسلامی، نوین است و از ابزارها و پیشرفت‌های علمی بشر امروزی استفاده می‌کند؛ اما غربی نیست.

در این راستا می‌توان گفت که مدل مطلوب تمدنی برای جایگزینی تمدن نوین غربی، تمدن نوین اسلامی است. تمدن نوین اسلامی یک راه‌حل کلان تمدنی برای همه بشریت است. دو نامه‌ای که رهبر معظم انقلاب در سال ۱۳۹۳-۹۴ برای جوانان غربی نوشتند، از همین خواستگاه قابل تحلیل است. وجدان‌های پاک و فطرت‌های آماده‌ای در جوان‌های غربی و نخبگان دغدغه­مند آن‌ها وجود دارد. آن‌ها می‌توانند در گفتگوی کلان تمدنی مشارکت کنند و در این مشارکت توجیه شوند.

در آخر حجت‌الاسلام ذوعلم به جایگاه دولت اسلامی در شکل‌گیری تمدن نوین اسلامی پرداخته و اشاره کردند که دولت اسلامی از دو جهت در شکل‌گیری تمدن نوین اسلامی نقش دارد. ۱. نکته اول، نقش تحققی تمدن نوین اسلامی است که بدون دست‌یابی به یک دولت اسلامی در یک حدنصاب قابل قبول، اساساً تحقق تمدن نوین اسلامی شکل نخواهد گرفت و ۲. دولت اسلامی، حاکمیت جمهوری اسلامی و هر کشور اسلامی دیگری رسالت، وظایف و تکالیفی در این زمینه بر عهده دارد. حتماً باید طراحی‌های بین‌المللی کلانی صورت گیرد تا این زمینه‌ها بیشتر فراهم شود و گفتمان جهانی در راستای نقد تمدن امروز غرب، تثبیت و اثبات کارآمدی تمدن نوین اسلامی گسترش یابد. خوشبختانه بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی دلالت‌های بسیار روشن، شفاف، جذاب، منطقی و قابل قبولی برای نخبگان جهانی در این زمینه دارد.

در ادامه نشست دکتر پیروزمند به الزامات تمدن سازی اسلامی پرداخته و اشاره داشتند که اولین مسئله‌ای که در الزامات تمدن سازی اسلامی باید به آن توجه داشت، بحث شکل‌گیری فهم و انگیزه مشترکی از تمدن سازی اسلامی است. دوم. تلقی مشترک نسبت به نقشه راه و همچنین الگوی پیشرفتی که ما را در این نقشه راه همراهی می‌کند، باید توجه شود. نکته سوم مربوط به تولید دانش هماهنگ، منسجم و جهت‌دار در خدمت تمدن سازی اسلامی است. نکته چهارم به تربیت نیروی انسانی معتقد و انقلابی، دانا و توانا برای این مسیر اشاره دارد. پنجم. اصلاح ساختارها و قوانین به‌منظور ایجاد این حرکت جهانی باید مورد توجه قرار گیرد. نکته ششم مربوط به ارتقا، تفاهم و هماهنگی بین حداقل سه قشر ۱. مدیران و کارگزاران جامعه در دولت اسلامی، ۲. اندیشمندان و ۳. فعالان سیاسی، فرهنگی و اقتصادی که در متن جامعه حضور دارند، می‌شود. نکته هفتم به رهبری اشاره دارد. به تعبیر مقام معظم رهبری در بیانیه که امام را یکی از عوامل موفقیت انقلاب و رهبری اسمانی امام یاد کردند، این رهبری بعد از امام هم استمرار داشته است. برای دستیابی به تمدن نوین اسلامی یکی از الزامات ساختن تمدن، استمرار این رهبری آسمانی و تبعیت از رهبری برای تحقق این هدف بلند است.

در ادامه ایشان به تعریف تمدن اسلامی پرداختند و اشاره داشتند که تمدن اسلامی و تمدن نوین اسلامی به چه معناست؟ تمدن اسلامی به معنای ایجاد محیط‌زیست عینی است که بشر برای ارضای نیاز خود ایجاد کرده است. بنا بر این تعریف، تمدن مصنوع انسان است تا انسان از این طریق بتواند در بستری که ایجاد کرده است و با امکاناتی که فراهم کرده است، نیازهای خودش را بیشتر، سریع‌تر و بهتر تأمین کند. این اختصاصی به اسلام و جامعه اسلامی ندارد؛ اما وقتی‌که این تمدن خواستگاه آن تحقق فرهنگ اسلامی و مقصد آن همچون اقامه کلمه توحید و اقامه قسط بنا بر آیه شریفه قرآن باشد، در آن صورت، این تمدن، یک تمدن اسلامی خواهد بود؛ بنابراین، نقطه عزیمت شکل‌گیری تمدن اسلامی، تغییر در خواستگاه تمدن که عبارت از فرهنگ اسلامی و پایبندی به مکتب اسلام -به تعبیر امام (ره)- است، می‌باشد. لذا اگر این امر رخ دهد، در آن صورت جامعه‌ای که چنین انگیزه‌ای پیدا کرده است، گام‌های بعدی را برای تحقق فرهنگ اسلامی بر خواهد داشت.

ایشان در ادامه به شبهه عدم توان فائق آمدن بر تمدن غرب و عدم توان جمهوری اسلامی در طرح نوین بدیل، اشاره داشتند که باید گفت مسئله تمدن سازی یک امر طبیعتاً دفعی نیست و همین مقدار هم که انقلاب اسلامی توانسته است روی پای خودش بایستد و از استقلال و آزادی خودش دفاع کند و گام‌هایی هرچند مقدماتی برای پایه‌گذاری حکمرانی بر اساس اندیشه اسلامی بردارد، این امر متناسب با شرایط و مقتضیات زمانی و مقدورات، گام بلندی محسوب می‌شود. لذا باید الزامات بعدی را شناخت و به سمت آن حرکت کرد. البته این‌گونه نیست که واقعیت تمدن غرب نادیده گرفت شود.

دکتر پیروزمند در آخر به یکی از پیش‌نیازهای ضروری تمدن اسلامی پرداخته و اشاره داشتند که در مسیر تمدن اسلامی، یکی از پیش‌نیازهای ضروری، تولید علم نافع به‌ویژه در حوزه علوم انسانی است. این تولید علم به دو بال محتوایی و مدیریتی احتیاج دارد. در بال محتوایی، نیاز است که نظام نیازمندی‌ها به‌درستی شناخته شوند و مبانی و روش‌های مناسبی مورد توجه قرار گیرند.

در ادامه نشست دکتر عیوضی پیرامون مسئله شناسی تمدن اسلامی پرداختند و اظهار داشتند که باید مسئله شناسی تمدن نوین اسلامی در رأس امور قرار گیرد؛ زیرا تا زمانی که مسئله‌ها شناسایی نشوند، نمی‌توان در فضای تمدن سازی با روشنگری، با ژرف‌اندیشی و فرجام گرایی گام‌های مهمی برداشت. باید به مسئله شناسی عنایت جدی شود و مسئله شناسی نیز منوط به رویکرد آینده‌پژوهی است. جامعه‌ای که آینده‌نگر باشد، نقش فعال و پیشرو دارد و تلاش می‌کند آینده مطلوب را بسازد. این جامعه سعی می‌کند ارزش‌های انقلابی و هویت اسلامی-ایرانی را در فضای چشم‌انداز آینده ببیند؛ بنابراین مجموعه مسئله‌هایی در این رابطه به چشم می‌خورد که باید مورد توجه قرار گیرد.

ایشان در ادامه، توجه به یک سری مفاهیم را ضروری دانسته و افزودند در حرکت از نظام اسلامی به سمت تمدن نوین اسلامی، یکسری مفاهیمی کلیدی وجود دارد که باید به آن‌ها توجه شود. باید پیشران‌ها، عدم قطعیت‌ها، تولید روندها و مدیریت روندهای پیش رو شناسایی شوند. یکسری مجموعه مفاهیمی کلیدی در آینده‌پژوهی وجود دارد که آن‌ها در ادبیات روز غربی حاصل نمی‌شوند و آن‌ها به‌عنوان ملزوماتی هستند که خودمان باید تولید کنیم. ما باید عدم قطعیت‌های تمدنی خودمان را بشناسیم و بدانیم که این عدم قطعیت در چارچوب چه پیشران‌هایی می‌تواند دوام داشته باشد و به شکل مطلوبی ذهنیت پیدا کند.

دکتر عیوضی در ادامه به نقطه آغازین تمدن سازی پرداخته و اشاره داشتند که دغدغه تمدن سازی باید از نقطه مبدأ مسئله‌ها آغاز شود و مسئله‌ها باید حل شوند. به‌عنوان نمونه در بحث ماهیت شنایی، یکی از مسئله‌های مهم آینده در بحث تمدن نوین اسلامی، ماهیت تمدن است؛ یعنی باید بتوان ماهیت تمدنی را شناخت؛ ویژگی‌ها و مؤلفه‌های تمدنی را هم دقیقاً منطبق با شرایط جهانی تعریف کرد. سناریوهای متعددی که سناریوهای رقیب محسوب می‌شوند را می‌توان به‌عنوان آینده‌های تمدن ساز دید و این سیگنال‌ها امروز در منطقه جهان اسلام و دیگر محیط‌ها وجود دارد. در حال حاضر تفکر تکفیری و افراطی‌گری در جهان اسلام و تفکر پان‌ترکیسم حاکم بر نظام اسلامی سکولار به دنبال تمدن سازی هستند. حتی غرب هم به دنبال تمدن سازی برای جهان اسلام است. همه این‌ها از یک ماهیتی برخوردارند؛ بنابراین مسئله تمدن سازی ما در حوزه ماهیت با این رقبا سروکار دارد.

همچنین ایشان به علت‌های ممکن تحقق تمدن نوین اسلامی پرداخته و اظهار داشتند که علت و علل تحقق تمدن نوین اسلامی چیست؟ یعنی تمدن نوین اسلامی تحت تأثیر چه علت‌هایی می‌تواند عینیت پیدا کند؟ برخی از این علت‌ها رویدادی هستند، یعنی علت‌هایی که با رویدادها می‌توانند جامعه را در مسیر یا جهت تمدن سازی سوق دهند. برخی دیگر از علت‌ها، علت‌های وجودی و برخی دیگر هم بقا پذیری هستند. طیف‌های مختلفی وجود دارد که مسئله تولید می‌کند و باید حل شوند.

این عضو هیئت‌علمی در آخر به مسئله روندها پرداخته و اظهار داشتند که در آینده ما با سه روند در ادبیات روند شناسی مواجه هستیم. ۱. روند سازی، برای تمدن سازی باید روند را تولید کرد؛ یعنی باید جریان‌های فکری انسان دوستانه با محوریت عدالت‌خواهانه و الگوهای معنادار جهانی در برابر استکبار و ظلم را باید ساخت. یکی از جلوه‌های اقتداری انقلاب اسلامی تولید روندها بوده است. بسیاری از روندهایی که در مسیر فراموشی بودند، در انقلاب اسلامی شکل گرفتند. ۲. در کنار روند سازی باید به روند شکنی، یعنی آن روندهای رقیب و دشمن در حال حرکت به سمت ایجاد تمدن نارس، غلط و انحرافی به نام تمدن مثلاً نوین اسلامی هم توجه داشت. لذا روندهای پیش رو را با روند شکنی که به مدیریت و تفکر انقلابی برمی‌گردد، باید از بین برد. صرفاً با ساخت روند، تمدن نوین اسلامی ساخته نمی‌شود. در کنار ساخت روندهای موجود باید روندهای رقیب را هم درهم شکست. ۳. نکته بعدی روند پذیری است. در آینده روندهای وجود دارند که باید این روندها را با هوشمندی و با تدبیر پذیرفت. این روندهایی که در اختیار ما قرار می‌گیرد تبدیل به فرصت می‌شوند.