
امر به معروف و نهی از منکر
مؤلف: ابوالقاسم مقیمی حاجی
امام خمینی (ره) نیز در آثار علمی خود، علاوه بر این امور، رعایت قوانین جمهوری اسلامی ایران را شرعا معروف و منکر را به هر آنچه مخالف قانون جمهوری اسلامی ایران باشد تعمیم داده اند.
در باب تاکید بر اقامه ی این امر الهی، رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) در روایتی، شانه خالی کردن از اقامه ی امر به معروف و نهی از منکر را اعلان رویارویی با خداوند و موجب نزول بلایا از سوی ایشان برشمرده اند. امیرمؤمنان نیز در خطبه ای امر به معروف را شعبه ای از جهاد در راه خدا و یا برتر از جهاد معرفی میفرماید.
انقلاب اسلامی ایران در مبارزه با رژیم ستم شاهی سبب کشیده شدن این فریضه به عرصه های اجتماعی گردید و امام خمینی (ره) این فریضه را از دایره تنگ جزئیات و مسائل فرعی خارج کرده و به معروف ها و منکرهای مهم اجتماعی توجه نمود.
در تدوین قانون اساسی به این فریضه تصریح شده و آن را وظیفه ی همگانی و متقابل مردم نسبت به همدیگر و وظیفه متقابل دولت نسبت به مردم و مردم نسبت به دولت دانسته است.
پس از تأکیدات حضرت آیت الله خامنه ای (مدظله) مبنی بر احیای این فریضه ی الهی، در سال 1372 ستاد احیای امر به معروف و نهی از منکر تشکیل شد. درعین حال همواره از مردم خواسته شده به صورت همگانی به اقامه ی این دو حکم واجب الهی بپردازند؛ هر چند وظیفه ی عملی و برخورد فیزیکی، به نهادهای رسمی حاکمیتی سپرده شده است.
مبانی و اهداف دینی امر به معروف و نهی از منکر:
الف ) مبانی نظری :
1- اختیار انسان: افراد تحت تأثیر اوامر، خود را اصلاح کرده و در اثر آن، جامعه نیز اصلاح می شود.
2- مسئولیت پذیری انسان: در جامعه اسلامی، هر مکلفی مسئول رفتار خود و دیگران است. اصل مسئولیت پذیری، مبنای امر به معروف و نهی از منکر خواهد بود.
3- عدالت گرایی و ظلم ستیزی: افراد جامعه نباید نسبت به انحرافات ساکت بوده و در برابر ظلم و تعدی ظالمان بی تفاوت باشند. امر به معروف با عنایت به مراحل مختلف آن، ابزاری برای از بین بردن ظلم عنوان می شود.
ب) مبانی فقهی :
همه ی فقیهان اصل وجوب امر به معروف و نهی از منکر را پذیرفته و بر آن تأکید دارند.
آیات و روایات متعدد دلیل اصلی وجوب آن بوده و عقل به عنوان مؤید آن دو، قرار داده شده است.
انکار امر به معروف انکار حکم اسلام و انکار رسول خدا را در پی دارد و چنین شخصی از کفار محسوب میشود.
امر به معروف و نهی از منکر، از واجبات کفایی است؛ هر چند برخی وجوب آن را عینی دانسته اند.
اهداف امر به معروف و نهی از منکر:
این امر عاملی بازدارنده از انحراف افراد جامعه است و با انجام آن از هزینه های بسیاری که باید صرف پیشگیری از بدی ها گردد کاسته شده و نیازی به اعمال قدرت نیست.
عرصه های فردی و اجتماعی امر به معروف و نهی از منکر:
این فریضه الهی، قلمرو وسیعی داشته و شامل همه ابعاد زندگی فردی، خانوادگی و اجتماعی افراد می گردد. البته نباید اصل امر به معروف، کم رنگ شده و به فراموشی سپرده شود.
عرصه ی فردی
همه ی افراد باید در ابتدا مراقب رفتار خود بوده و واعظ خویشتن باشند.
عرصه ی خانوادگی
تأثیر متقابل افراد درون یک خانواده بر همدیگر قابل انکار نیست. ازاین رو همه افراد خانواده باید نسبت به رفتار هم توجه داشته و در برابر رفتار ناشایست یکدیگر تذکر دهند؛ البته در این میان باید آداب اسلامی و احترام افراد به یکدیگر مراعات گردد.
درون خانواده و اقوام گرچه توصیه بر ارشاد است؛ اما تأکید شده که برای این امر، قطع پیوندهای خانوادگی جایز نمی باشد.
عرصه ی اجتماعی
در ویژگی های گفتمان انقلاب اسلامی، قلمرو این فریضه ی الهی توسعه یافته و به امر به معروف و نهی از منکر در برابر حکومت های نامشروع و نیز در برابر وظایف و مسئولیت های حکومت اسلامی، تسری می یابد.
در برابر حکومت های نامشروع:
از وظایف مهم افراد فرهیخته و عالمان جامعه این است که در برابر حکومت های نامشروع قیام کنند و در برابر ظلم وسیع بین المللی و داخلی هر کشور، افشاگری کنند؛ تا سبب بیداری عموم مردم شوند.
از جمله مواردی که مورد تأکید قرار گرفته، حفظ جان گروهی از مسلمانان، جلوگیری از هتک حرمت نوامیس آنها، مقابله با از بین بردن بعضی از شعائر و نمادها و مراکز اصلی اسلام مانند بیت الله الحرام است.
در حکومت اسلامی:
پرداختن به مسائل کلان جامعه در عرصه های فرهنگی، اقتصادی و سیاسی از این خاستگاه توصیه شده است.
عرصه فرهنگی:
در مسائل فرهنگی مواردی مانند جایی که به اسلام و حقانیت آن هجمه شده، به طوری که موجب گمراهی مسلمانان گردد و یا بدعت هایی در اسلام واقع شود که در این موارد سکوت علمای دین و رؤسای مذهب موجب هتک اسلام و تضعیف اعتقادات مسلمانان می گردد و بر آنان واجب است به هر وسیله ای آن را انکار نمایند.
در سایر عرصه های فرهنگی نیز که دشمنان، درصدد القاء فرهنگ بیگانه و شبیخون به کیان دینی افراد، به ویژه جوانان بوده ،بر مؤمنان لازم است با تکیه بر امر به معروف و نهی از منکر، از فرهنگ دینی و ارزش ها دفاع کنند.
در این میان اگر در مواردی نیاز به قانون گذاری باشد، از وظایف مجلس شورای اسلامی است که با درک درست از آن، به موقع قوانین لازم را وضع نماید.
عرصه اقتصادی:
از جمله وظایف عموم مردم، امر به معروف و نهی از منکر در مفاسد اقتصادی است. حرام خواری های موردی و دولتی، سوءاستفاده از منابع عمومی و حرام خواری در مقیاس وسیع، استفاده از رانت، استفاده از منابع تولیدی و سوءاستفاده مسئولان از موقعیت خود، اتلاف در منابع عمومی و منابع حیاتی، اتلاف در مواد غذایی و ارقام مصرفی، همه از مصادیق منکر اقتصادی است.
عرصه سیاسی :
منکراتی که سبب سست شدن پایه های نظام می شود، مانند ناامیدکردن مردم، کج نشان دادن راه، سوءاستفاده از وضعیت جامعه اسلامی، کمک کردن به دشمن، مخالفت با احکام اسلامی و مانند آن، که این موارد از منکرات عرصه سیاسی است.
دیگر مصادیق امر به معروف و نهی از منکر در عرصه ی سیاسی، نظارت عمومی بر حاکمان و سیاستمداران است.
ماهیت امر به معروف و نهی از منکر با خواهش و تضرع سازگار نیست؛ بلکه در آن نوعی استعال و تذکر از موضع بالا وجود دارد. درعین حال شناخت مرز میان نصیحت مشفقانه و مخالفت با نظام اسلامی و تضعیف آن، لازم است.
در فضای نقد حاکمیت، گاه شرایطی فراهم می شود که احساسات مردم تحریک شده و دشمن از این شرایط برای مقاصد خود سوءاستفاده میکند. از سوی دیگر به بهانه عدم ایجاد التهاب وحفظ ثبات و امنیت در جامعه، امر به معروف و نهی از منکر نباید ترک شود.
زیر ساخت های تربیتی احیای امر به معروف و نهی از منکر:
الف) اصلاح خویشتن
اگر کسی بخواهد امر و نهی او اثرگذار باشد، لازم است که خودش را اصلاح کرده و عامل به احکام اسلامی باشد.
ب) گسترش روحیه ی خیرخواهی و مهرورزی
امر به معروف و نهی از منکر در فرهنگ اسلامی، برای عیب جویی و سرزنش دیگران نیست؛ بلکه برای اصلاح و تربیت افراد و سوق دادن جامعه به رستگاری است. بر این اساس تأکید شده که آمر به معروف و ناهی از منکر با قلبی سرشار از رحمت ، اقدام به این امر کرده و مقصودش ، خودنمایی و تحمیل امر و نهی خود نباشد، و همچنین با خشونت و تندی برخورد ننماید؛
از آن جا که امر و نهی به شخص، برای او ممکن است تلخ و ناگوار باشد و عصبانیت او را بر انگیزد، ازاین رو شایسته است آمر و ناهی این تلخی را با شیرینی بیان و حسن خلق جبران کند.
همواره این را در نظر داشته باشد که مرتکب گناه، گرچه گناه او کبیره باشد، شاید دارای برخی از صفات خوب نفسانی بوده که مورد رضایت و محبت الهی است؛ گرچه گناه او مورد بغض خداوند است.
پ) تداوم و استمرار
مداومت بر انجام امر به معروف و نهی از منکر و التزام همگان به آن باعث می شود، در برابر یک گناه و کار ناپسند، افراد متعددی پی درپی تذکر دهند، در نتیجه به مرور در آن فرد اثر می گذارد.
ت) ایجاد روحیه ی نقدپذیری
هر کسی که در جامعه، مبادرت به عملی می کند که امنیت اخلاقی و روانی آن را در معرض خطر قرار میدهد، باید این آمادگی را داشته باشد که دیگر افراد بر اساس ضوابط معین شده، رفتار او را نقد کرده و به او تذکر دهند.
ث) تلقی صحیح از امر به معروف و نهی از منکر
متصدیان امر باید با شناخت درست حدود و شرایط آن به این فریضه عمل کرده و با استناد به آیات و روایات، اهمیت و آثار آن را برای عموم بازگو نمایند.
در اسلام وجوب امر به معروف و نهی از منکر مشروط به چند امر شده است. برخی برای آن تا چهارده شرط ذکر کرده اند؛ اما بیشتر فقها قائل به چهار شرط شده اند: 1 .شناخت معروف از منکر؛ 2 .اطلاع داشتن ناهی منکر از اصرار بر ارتکاب گناه از سوی فاعل منکر؛ 3 .احتمال تأثیر؛ 4 .عدم وجود مفسده در امر و نهی.
شرط اول: شناخت معروف و منکر
از جمله نکاتی که در حسن اجرای این فریضه در جامعه، تأثیر بسیاری دارد، شناخت آمر و ناهی، نسبت به معروف و منکر است. در نگاه امام خمینی(ره) این شرط همانند استطاعت در حج از شرایط وجوب می باشد و بر کسی که معروف و منکر را نمی شناسد، واجب نیست. همین امر سبب می شود که همه در متن مسائل کشور حضور داشته و همه با احکام امر به معروف و نهی از منکر آشنا گردند. خود این وجوب، سبب ارتقای معرفت عمومی می شود.
شرط دوم: اصرار بر گناه
اصرار بر استمرار گناه از سوی گنه کار، از دیگر شرایط است. به این معنا که از ارتکاب آن پشیمان نبوده و قصد انجام آن را هر چند برای یک بار دیگر، داشته باشد؛ اما اگر از ارتکاب آن پشیمان شده و قصد بر ارتکاب مجدد آن نداشته و یا حتی اگر استمرار و یا ترک گناه او مشکوک باشد، نهی او واجب نیست. البته بر انسان گناهکار توبه کردن واجب است.
شرط سوم: احتمال تأثیر
وجوب امر به معروف و نهی از منکر مشروط به این است که علم و یا حداقل احتمال عقلایی بر مؤثر بودن امر و نهی وجود داشته باشد. در غیر این صورت وجوب آن ساقط میشود؛ حال اگر بداند این امر و نهی نسبت به حال حاضر اثری ندارد؛ اما سبب کاهش فعل حرام شده و یا در ترک محرمات بعدی مؤثر است، در این صورت وجوب ثابت است. بنابراین در گفتمان انقلاب اسلامی به نوعی احتمال تأتیر توسعه داده شده و تنها شامل شرایط حال نمی گردد.
در اینجا توجه به نکته ای الزامی است که اگر شخصی مرتکب چند کار حرام شده و اگر از همه ی آنها نهی شود، اثری نمی گذارد و شاید لجاجت فرد را برانگیزد، در این جا باید نسبت به یکی از محرماتی که انجام می دهد و احتمال تأثیر و امکان انکار آن وجود دارد، نهی از منکر شود.
شرط چهارم: عدم مفسده
اگر انجام این فریضه سبب ایجاد مفسده ای در حال یا آینده شود، وجوب آن ساقط میگردد. حال اگر آمر و ناهی بداند یا گمان کند که امر و نهی او ضرر جانی یا آبرویی و یا مالی مهمی، برای او یا یکی از وابستگان و یا همراهان او و یا یکی از مؤمنان داشته باشد، و یا آنها در سختی و تنگنا قرار گیرند، امر به معروف و نهی از منکر واجب نبوده؛ بلکه حرام می باشد.
نکته مهم در گفتمان انقلاب اسلامی در اجرای این فریضه، دیدگاهی است که در دو شرط اخیر قائل شده است که اگر معروف و منکر از چیزهایی باشد که در اسلام دارای اهمیت است، مانند حفظ جان و عرض مسلمانان و شعائر و نمادها و مراکز مهم اسلامی همچون بیت الله الحرام، یا محافظت و دفاع از حقانیت اسلام به گونه ای که سکوت، سبب گمراهی مسلمانان گردد، در این موارد دیگر برای وجوب امر و نهی، احتمال تأثیر و یا نبود مفسده ملاحظه نمی شود و بر افراد لازم است حتی اگر متوقف بر بذل جان یا جان ها باشد، امر به معروف و نهی از منکر کنند.
همچنین تقیه نیز تنها در فروع دین جایز است، نه در جایی که اصول دین و اساس آن در خطر باشد؛ زیرا استفاده از تقیه برای حفظ دین می باشد لذا زمانی که دین در معرض خطر باشد، نمی توان تقیه کرد.
مراحل و شیوه اجرای امر به معروف و نهی از منکر:
برای اجرای امر به معروف و نهی از منکر سه مرحله ذکر شده است.
مرحله اول: بیزاری و انزجار قلبی در این مرحله انسان به صورتی، ناخرسندی خود را از وقوع منکر، ابراز میکند که خود دارای درجاتی است؛ مانند بر هم نهادن چشم، رو ترش کردن، اخم کردن، روی گرداندن و ترک رابطه با مرتکب منکر که با هر یک از این موارد ابراز نارضایتی کرده و به ترتیب به آنها مبادرت می کند و با اثرگذاری هر کدام دیگر نوبت به مرتبه بالاتر نمی رسد.
مرحله دوم: امر و نهی زبانی این مرحله از تذکر و ارشاد همراه با محبت و احترام شروع می شود تا مراتب بالاتر که با تندی و بالابردن صدا و امر و نهی و تهدید همراه است. اگر مقصود، با مرحله نخست )انزجار قلبی)حاصل نشد، نوبت به مرحله تذکر زبانی می رسد و در این مرحله نیز از مراتب پایین تر آن شروع شده و تا زمانی که احتمال دهد با موعظه و ارشاد و گفتار نرم، مقصود حاصل می شود، همان واجب بوده و تعدی از آن جایز نیست. در صورت نیاز، به ترتیب مراتب بعدی به کار گرفته میشود.
برای ترساندن مرتکب منکر، استفاده از دروغ یا به کار بردن ناسزا و اهانت به او جایز نیست؛ البته اگر منکر از مواردی باشد که مورد اهتمام خداوند و از امور مهم مانند قتل نفس بوده، اگر چاره ای از به کارگیری یکی از این موارد نباشد، برای جلوگیری از آن منکر می توان از آنها استفاده کرد. این فریضه اختصاص به قشر خاصی از مردم و یا نهادهای رسمی ندارد.
مرحله سوم: توسل به قدرت در صورتی که اقدام در دو مرحله ی قبلی برای دفع منکر مؤثر نباشد، بر اساس روایاتی نوبت به مرحله عملی و اعمال قدرت میرسد. در این مرحله در مرتبه نخست اگر بشود با ایجاد مانع میان شخص و فعل، از ارتکاب حرام جلوگیری کرد، حتی اگر لازمه ی آن تصرف در وسائل و ابزار گناه باشد، از این راه استفاده می شود. اما اگر جلوگیری از گناه و یا ترک آن، جز با حبس در جایی و یا زدن و رنجور ساختن و در مراتب بعد با مجروح کردن مرتکب گناه ممکن نباشد، این موارد در عصر غیبت، با اذن فقیه جامع الشرایط صورت می پذیرد و باید از رفتار خودسر افراد جلوگیری شود.
توسل به قدرت برای پیشگیری ازگناه از سوی حاکمیت به کار گرفته می شود؛ این مرحله که در درون خود دارای مراتبی است، اگر آمر و ناهی از مقدار لازم تجاوز کند و ضرر و آسیبی به فاعل منکر برسد، کار او حرام و ضامن می باشد و اگر مرتکب گناه نیز به کسی که بر اساس شرایط، امر و نهی می کند، آسیبی برساند، ضامن می باشد و اگر او را به قتل برساند، قصاص میشود.
متولیان امر به معروف و نهی از منکر:
متولی امر به معروف و نهی از منکر؛ با توجه به مراحل آن و همچنین در صورت برپایی حکومت اسلامی و نبود آن، متفاوت می باشد. از آنجا که وظیفه ی عموم مردم بیزاری قلبی و همچنین تذکر زبانی به صورت واجب کفایی است و طرف مقابل هم نمی تواند به آمر و ناهی اعتراض کرده و بگوید کارش ارتباطی به دیگران ندارد. در این مرحله تفاوتی میان وجود حکومت و نبود آن نمی باشد و حتی با برپایی حکومت این مرحله از جمله وظایف همگان است؛ زیرا متولی اصلی امر به معروف و نهی از منکر، عموم مردم از جمله پیر و جوان می باشند. در انجام این فریضه فرقی میان زن و مرد نیست.
در این میان نقش علما و نخبگان جامعه، از سایر مردم بیشتر است. به ویژه که علما در اندیشه نامه انقلاب اسلامی برابر چگونگی پایبندی حکومت ها به اجرای احکام اسلام، وظیفه داشته و باید به دنبال اقامه آن باشند و در این راه از باب امر به معروف و نهی از منکر، روشنگری کرده و زمانی که سکوت آنها سبب تأیید حکومت ظالم یا گمراهی مردم در یک جریان انحرافی باشد، بر آنها واجب است اعلان موضع کرده و افشا گری کنند.
از دیگر وظایف علما آشنا کردن مردم و هدایت و راهنمایی آنان در اجرای درست امر به معروف و نهی از منکر است.
اما دیگر نخبگان جامعه همچون اساتید و دانشجویان در محیط دانشگاه و غیر آن و هنرمندان با استفاده از وسایل هنری خود، میتوانند امر به معروف و نهی از منکر کنند.
حکومت و دولت اسلامی وظیفه سنگین تری داشته و درکنار این که متولی برخی از مراحل آن است، باید از شیوه ها و وسایل مناسب استفاده نماید و با وضع قوانین لازم راه را هموار کند و دستگاه قضایی و نیروی انتظامی باید از آمر و ناهی حمایت نمایند، و به گونه ای عمل نشود که عملکرد دستگاه های مسئول، حمایت از مجرم تلقی گردد.
ترابط امر به معروف و نهی از منکر با آزادی های فردی و اجتماعی:
در اسلام اقشار مختلف جامعه دارای حقوق و آزادی های فردی و اجتماعی می باشند و حکومت اسلامی و افراد وظیفه دارند نسبت به حقوق یکدیگر احترام بگذارند. اما در اجرای امر به معروف و نهی از منکر توجه به نکاتی لازم است:
آزادی مسئولانه در چهارچوب قانون: قاعده ی اول این است که کسی بر کسی دیگر والیت نداشته و صاحب اختیار او نیست تا به او امر و نهی کرده و مانع استفاده او از آزادی های فردی اش باشد. تنها والیت و صاحب اختیاری برای خداست؛
در اندیشه نامه انقلاب اسلامی حقوق افراد و آزادی های آنها، در طول احکام و حقوق اسلامی تعریف می شود و نمی توان به بهانه ی استفاده از حقوق و آزادی های فردی، به حقوق الهی و قانون و حقوق دیگر افراد جامعه تجاوز کرد. در قرآن کریم برتری امنیت جامعه بر آزادی فردی متذکر شده است.
برتری امنیت جامعه بر آزادی فردی: چنانچه که در قوانین عرفی نیز در زمینه نظام سیاسی، اجتماعی و حتی مسائل بهداشتی، افراد در بهره وری ازحقوق فردی، آزادی مطلق ندارند و برای آن محدوده و مرزهایی مشخص شده و منافع دیگر افراد جامعه و مصلحت آنان نیز در نظر گرفته شده است و آزادی باید در چهارچوب قانون تعریف شده و افراد با رعایت امنیت و مصالح جامعه، از آزادیهای خود استفاده کنند.
رعایت حریم خصوصی: بر اساس آیات قرآن تجسس از کار پنهان دیگران و آنچه در حریم خصوصی افراد می گذرد، جایز نیست؛کسی حق ندارد برای جلوگیری از گناه از احوال دیگران تجسس کرده و وارد حریم خصوصی او شده و به دنبال خطای دیگران در امور شخصی باشد.
چنان که در صحیفه امام تصریح شده که ورود به حریم خصوصی تنها با حکم قاضی و از روی موازین شرعی جایز است.
پرهیز از اهانت و سرزنش: آمر و ناهی به هنگام امر و نهی، حق توهین و اهانت نداشته و نمیتواند از روی عیب جویی و سرزنش، به تحقیر دیگران بپردازد.
قالب ها، ابزار و روش های امر به معروف و نهی از منکر:
بهترین و عمومی ترین روش امر به معروف و نهی از منکر، استفاده از تذکر زبانی است که از همه تأثیرگذارتر است.
در اندیشه نامه انقلاب اسلامی، تذکر زبانی خود به دو روش میتواند انجام شود یکی گفتار نرم و دوستانه که رواج بیشتری دارد و دیگری گفتار از روی علو با موضع مستحکم که در مواردی ممکن است لازم باشد.
در مقابل روش زبانی، روش عملی قرار میگیرد؛ به این معنا که افراد با انجام کارهای نیک دیگران را دعوت به خیر کنند که به ویژه اگر از سوی مسئولان و افراد دارای موقعیت اجتماعی بالا انجام شود از تأثیرگذاری بیشتری برخوردار است.
اما در مورد قالب های مختلف:
در اجرا میتوان از قالب فردی، جمعی و یا سازمانی استفاده کرد. در متون دینی از مسلمانان خواسته شده که برای خدا قیام کرده و به صورت فردی یا جمعی به آن مبادرت ورزند.
در اجرای این فریضه اقدام های یکایک افراد جامعه، میتوان ابزار مختلف را به کار گرفت که عبارت اند از:
رسانه های عمومی از رسانه های مکتوب و غیر آن به عنوان مؤثرترین ابزار انتقال مطالب به مخاطبان، میتوان در امر به معروف و نهی از منکر استفاده کرد.
استفاده از رسانه ها و شبکه های گوناگون مجازی نیز میتواند با گستره ی نفوذ بسیار وسیعی که دارد، مخاطبین فراوانی را پوشش دهد و در جهت ترویج نیکی ها استفاده شود.
تریبون های عمومی از دیگر ابزار تأثیرگذار است که به صورت مناسبتی یا مستمر در اختیار برخی از متولیان امور چون ائمه جمعه و جماعات، مبلغان دینی و مداحان اهلبیت عصمت و طهارت قرار میگیرد.
تشکل های مردم نهاد، در این راستا ستاد امر به معروف و نهی از منکر در استانهای مختلف شکل گرفته که همسو با دغدغه های امام خمینی مبنی بر تشکیل سازمانی مستقل از دولت، میتواند با فساد در همه سطوح آن، مقابله کند.
آثار و نتایج امر به معروف و نهی از منکر:
امر به معروف و نهی از منکر یکی از کارآمدترین شیوه های تعامل اجتماعی است که دارای آثار و نتایج بسیار مفیدی است.
الف) ایجاد اصلاح و بازدارندگی از فساد، امر به معروف و نهی از منکر از مؤثرترین عوامل بازدارنده از انحراف افراد می باشد.
با انجام آن هزینه ها کاهش یافته و دیگر نیازی به برخوردهای عملی و فیزیکی نیست.
ب) ایجاد روحیه ی مسئولیت پذیری و نظارت عمومی، این فریضه سبب میشود که افراد جامعه نسبت به یکدیگر بی تفاوت نبوده و در برابر رفتار و کردار یکدیگر احساس مسئولیت نمایند؛ خود این امر موجب نوعی مشارکت مردم در سرنوشت خود، ساختن جامعه و سبب خروج افراد از خمودی شده و موجب ایجاد انگیزه مؤمنان میشود.
پ) حفظ حریم حرمت ها، اگر در جامعه ای انحرافات انجام پذیرد و افراد جامعه نسبت به آن بی تفاوت بمانند و تنها به وظیفه ی فردی خود عمل کنند، به مرور قبح زشتی ها و گناه از میان رفته و این امر در تغییر فرهنگ و رواج انحرافات، بسیار مؤثر است.
ت) حراست از احکام اسلامی و بقاء حکومت اسلامی، اندیشه نامه انقلاب اسلامی با برپایی امر به معروف و نهی از منکر و رواج آن، موجب می شود که در فرهنگ عمومی قبح گناه از بین نرفته و حتی نزد کسی که مرتکب آن می شود، قبح آن باقی مانده و بداند که از نظر جامعه، مرتکب امر ناپسندی شده است.
در اسلام تأ کید شده که مردم باید امر به معروف و نهی از منکر را میان خود، اقامه کرده و پایبند به آن باشند، در غیر این صورت زمینه ی روی کارآمدن افراد ناباب فراهم می شود، خدا اشرار و مفسدان را بر جامعه مسلط میکند ؛ در این زمان دیگر خداوند رحمت خود را از این جامعه بر می دارد و به موجب این گناه، دعای خوبان و پرهیزکاران نیز مستجاب نمی شود.
ظلم ستیزی ، انجام این فریضه باعث می شود افراد اراده خود را در حرکت عالم محقق کنند و جلوی فساد را بگیرند و در برابر هر ستمگری قیام کرده و سا کت ننشینند.
مقایسه ی نگرش انقلاب اسلامی به امر به معروف و نهی از منکر با سایر رویکرد ها
پیشینه ی امر به معروف و نهی ازمنکر به تعالیم انبیای الهی باز میگردد.
اهل سنت بر وجوب امر و نهی اتفاق نظر داشته و این فریضه را کفایی و طریق وجوبش را سمعی و نقلی انگاشته اند. آنان نهی از منکر را هم به واجب و مستحب تقسیم نموده اند و سلسله مراتب را از شدید به خفیف یعنی ابتدا دست و سپس زبان و آنگاه قلب در نظر گرفته اند. ازاین روی در میان اهل سنت و برخی از جریان های فقیهان شیعه نیز، بزرگترین و مهمترین مصداق این فریضه الهی که مبارزه با ظالمان و مستکبران و مفاسد مهم جامعه بوده، همواره مورد غفلت واقع می شود. اما براساس دیدگاه انقلاب اسلامی زمانی که اساس اسلام در خطر بوده و طاغوت و حاکمان جائر برای نابودی احکام اسلامی و چپاول ثروت مسلمانان اقدام کرده باشند، وظیفه همه مسلمانان قیام در برابر آنان است.
دستاوردهای انقلاب اسلامی ایران در احیای امر به معروف و نهی از منکر
انقلاب اسلامی ایران بر پایه احیای این فریضه شروع شد و حرکت انقلابی مردم و قیام آنها برای برپایی حکومت اسلامی و سرنگونی رژیم پهلوی را می توان از بهترین مصادیق امر به معروف و نهی از منکر دانست.
مصوبات قانون اساسی در راستای ترویج اصل مهم امر به معروف و نهی از منکر قرار دارد . علاوه بر آنکه در اصل هشتم این قانون بر امر به معروف به عنوان وظیفه ای همگانی و متقابل، بر عهده مردم نسبت به یکدیگر و نسبت به دولت تأکید شده است و شرایط و حدود آن به قانون احاله گردیده است که پیرو این مصوبه قانون امر به معروف و نهی از منکر در مجلس شورای اسلامی تصویب گردیده است.
تبیین صحیح و جامع در مورد این فریضه و ایجاد گفتمان جدیدی در باب آن است. اذهان مردم را به مسائل کلان جامعه و نامشروع بودن حکومت طاغوت و معروف بودن اقامه حکومت اسلامی و همچنین به عرصه های ظلم و استکبار جهانی معطوف داشته است.
کاستی ها وآسیب های اجرای امر به معروف و نهی از منکر
در جامعه کنونی در کنار دستاوردهایی که شاهد آن بودیم، برخی کاستی ها و آسیب ها نیز وجود دارد که به آنها اشاره میشود.
از جمله آسیب ها، عدم شناخت مردم از مصادیق مهم معروف و منکر است بزرگترین معروف، اقامه حکومت اسلامی و حفظ آن است و بدترین منکر وجود حکومت طاغوت و در جای خود تضعیف حکومت اسلامی است.
همچنین از منکرات مهم ، وجود فساد در جامعه و دولت است که باید همه افراد جامعه نسبت به آن حساسیت داشته باشند.
از دیگر آسیب های اجرای این فریضه در بعضی موارد، روشن نبودن مرزهای وظایف همگانی و وظایف نهادهای رسمی بوده است به گونه ای که برخی افراد در اقامه این فریضه از حیطه وظایف همگانی که صرف تذکر زبانی است و از سوی رهبری جامعه نسبت به این امر تذکر داده شده است خارج شده اند.
آسیب دیگر، در اجرای تذکر زبانی، برخورد خشن و تند و با زبان گزنده است که احتمال تأثیر را کم میکند.
از دیگر کاستی ها این است که اقامه ی این فریضه مهم الهی آن طور که مورد تأکید قرار گرفته، فراگیر نشده و همه در برابر منکرات تذکر لازم را نمی دهند. درحالیکه افراد جامعه نباید در تذکر دادن به شخصی که مرتکب منکر میشود، ضعف نفس نشان داده یا خجالت بکشند.